جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
شهادت حضرت زهرا

حوزه/ آیا «شیخ مفید» منکر شهادت حضرت زهرا (س) و سقط فرزندش بوده است؟!! که در این متن به پاسخ آن خواهیم پرداخت.

به گزارش خبرگزاری حوزه، اخیراً کلیپی منتشر شده که افرادی در آن با لباس‌های قرمز و مشکیِ عزای حضرت زهرا (س) در حال نوحه خوانی و سینه زنی هستند؛ اما ماجرای شکستن پهلوی حضرت و سقط فرزند ایشان را انکار می‌کنند!

مداح این عزاداری، به زبان عربی شعری می‌خواند و برای اثبات انکار واقعه، از «شیخ مفید» هزینه می‌کند!

مضمون مقطعی از شعر او که در این کلیپ منتشر شده این است که: "ای شیعه! کلام شیخ مفید را فراموش نکن و شهادت حضرت زهرا و سقط طفل او را نپذیر! و بدان که مجوس (کنایه از ایرانیان!) این داستان را درست کرده‌اند تا شریعت را منهدم نمایند…‌"!

سوال این است که: آیا واقعاً جناب شیخ مفید منکر جریان فاطمیه است؟!

اولاً: شیخ مفید در کتب خودش تصریحاً و تلویحاً جریان شهادت حضرت زهرا و فرزندش را بیان کرده است.

ثانیاً: فراموش نکنیم که شیخ مفید در بغداد و در میان مخالفین مکتب اهل بیت (ع) می زیسته است و طبعاً در چنین شرایط خاصی توقع بیان همه حقایق از ایشان توقع گزافیست.

ثالثاً: مشهور علمای شیعه و برخی علمای اهل سنت تصریح به جریان شهادت حضرت زهرا (س) و فرزندش را نموده اند.

رابعاً: شیخ مفید در هیچ یک از آثارش جریان شهادت حضرت زهرا (س) و فرزندش را انکار نکرده است.

اما اینجا دو نمونه از نظرات شیخ مفید را ذکر می‌کنیم تا کلاممان مستند باشد:

۱. شیخ مفید (متوفای ۴۱۳ ق.) در باب زیارت حضرت فاطمه زهرا (س) به شهادت او تصریح می‌کند و می‌نویسد:

فَإِذَا أَرَدْتَ زِیَارَتَهَا فَقِفْ بِالرَّوْضَةِ وَ قُل السَّلَامُ عَلَیْکِ … یَا سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ أَیَّتُهَا الْبَتُولُ الشَّهِیدَة

یعنی:

هر گاه اراده نمودی زیارت کنی آن بانو را، در روضه توقف کن و بگو: سلام بر تو ای سرور بانوان عالم. ای بتول شهیده...

(منبع: الشیخ المفید، کتاب المزار مناسک المزار، دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع بیروت، الطبعة: الثانیة، ۱۴۱۴ ه ۱۹۹۳ م، ص ۱۷۹)

۲. شیخ مفید در باب بیان تعداد فرزندان امیر مؤمنان علی (ع) می‌نویسد:

و فی الشیعة من یذکر أن فاطمة أسقطت بعد النبی ولداً ذکراً کان سماه رسول الله و هو حمل محسناً»؛

یعنی:

جمعی از شیعیان ذکر کرده‌اند که فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پس از رحلت پدر بزرگوارش فرزند پسری را سقط کرد که پیامبر خدا (ص) او را هنگام حاملگی محسن نامیده بود.

(منبع: الشیخ المفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۱، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق.، ص ۳۵۵)

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • محمد ذکاوت IR ۱۱:۲۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۲
    21 2
    سلام علیکم امید است که علمی تر به این مبحث مهم پرداخته شود. اشکالات این مقاله به نحوی است که به راحتی توسط مخالف قابل رد است. در بین شیعه این مطلب نیاز به اثبات ندارد. مناسب بود این مطلب را از کتب سنّی ها اثبات شود.
    • IR ۱۸:۴۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۵
      1 2
      اینا که سنی نیستن. شیعه ان انگار توی کلیپی که پخش شده. بعدشم جواب کلیپ رو داده سایت که از شیخ مفید حرف زدن
    • IR ۱۱:۳۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۹
      1 0
      سلام زهرا خانم ترتیب چینش پیام ها تغییر کرده و از بالا به پایین قرار گرفته، آخرین کامنتی که داده اید در آخرین صفحات پایین چاپ شده است. اگر مایل هستید می توانیم بحث را در همین صفحه و یا یک صفحه جدید از همین سایت ادامه دهیم.
  • IR ۱۱:۲۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۲
    0 0
    دوست عزیز. تمسک به نقل ارشاد عجیب است. دقیقا همین نقل قول مورد استناد آن ها است. شیخ مفید گوید برخی از شیعیان قایل هستند و بعد گوید علی قول هذه الطائفه... این عبارت ظهور در تردید دارد و علی التحقیق چون در موضع تقیه بوده است از این ظهور دست میکشیم اما تمسک شما به آن عجیب بود
    • IR ۱۰:۱۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۳
      0 0
      تمسک به خاطر آن که شیخ رد نکرده است و آنها می خواهند استفاده ردی کنند
  • محمد کاظمی AF ۰۹:۳۲ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۳
    0 0
    بسیار عالی و به موقع
  • IR ۱۶:۳۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۳
    19 0
    اهل سنت فقط این جوابوبدن که قبرحضرت زهراکجاست؟
  • زهرا IR ۱۹:۲۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۳
    31 1
    سلام علیکم، بسم رب الحیدر(ع)♥️ درمورد شهادت حضرت زهرا(س) آنقدر منبع زیاد است که جایی برای انکار نمی ماند.....این آقایان هم که کلیپ شان پخش شده در اصل اجیر وهابیت هستند.‌‌‌.... چند منبع اهل سنت: طبری در تاریخ طبری این ماجرا را آورده (طبری اهل سنت بوده......) بلاذری،ابن خزابه در غرر،ابن عبدربه در عقد الفرید،ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ابن قتبیه در امامت و سیاست،جوهری در سقیفه و ابن شحنه در حاشیه کامل ابن اثیر ،از ماجرای شهادت حضرت زهرا(س) سخن گفته اند(تمامی آقایان از نویسندگان اهل سنت تشریف دارند) ابن شحنه نوشته: ابوبکر علی را برای اخذ بیعت احضار کرد اما امیرالمومنین نیامد،ابوبکر عمر را فرستاد امام حاضر به بیعت نشد،عمر آتش فراهم آورد تا خانه را بسوزاند در این هنگام فاطمه فرمود: ای پسر خطاب ایا آتش آورده ای خانه مرا بسوزانی؟ گفت : آری این کار برای آنچه پدرت آورده بهتر است. مسعودی هم نوشته: بر خانه علی هجوم آوردند و درب خانه اش را سوزاندند و او را با اکراه و اجبار از خانه بیرون کشانده و سیده زنان عالمیان را در میان در و دیوار فشار دادند به گونه ای که محسن را سقط نمود(اثبات الوصیه،علی بن حسین مسعودی) منبع زیاد است و در این فضا بستر بیان تمام منابع آقایان نیست....... ظاهرا وهابیان به جز ابن تیمیه دیگر هیج عالم و نویسنده و تاریخ نگار اهل سنت را قبول ندارند!!
    • IR ۰۰:۲۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۴
      5 3
      رب الحیدر در زبان عربی وجود ندارد همانگونه که حدیث ، من مات و لم یعرف اما زمانه، مات میتتاً جاهلیه کاملاً جعلی است، دلایل ۱. امام زمانه یعنی چه؟، زمان واژه ای فارسی است و در عربی کاربردی ندارد آنهم از سوی پیامبر که در اوج فصاحت و بلاغت سخن می گفتند. ۲.مات میتاً جاهلیه، عربی نیست و توسط یک فارسی زبان ناشی و ناآشنا به زبان عربی ساخته شده است. باید می بود مات موتاً جاهلیه چون میتاً و میتتاً به معنی مردار و مرده و جنازه است نه مرگ
    • پاسخ به «رب الحیدر در زبان عربی...»۱ IR ۲۱:۴۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۵
      2 0
      رب الحیدر یعنی خدای حیدر . هر دو واژه در عرب استعمال دارد .
  • زهرا IR ۱۹:۴۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۳
    28 1
    حتی اگر شهادت حضرت زهرا(س) را هم رد کنید(اگرچه در منابع معتبر آمده و در کامنت قبلی اشاره کردم) باز هم جایی برای اثبات خلافت عمر و ابوبکر نیست چون طبق منابع خودتان پیامبر فرمود: هرکس امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلی مرده و باز طبق منابع خودتان حضرت زهرا(س) هیچ وقت با ابوبکر بیعت نکرد یعنی حضرت به مرگ جاهلی از دنیا رفته؟ یک بار نگاه به خطبه غدیر انداخته اید؟ پیامبر در غدیر از اصحاب صحیفه یاد می کنند آن امامان دروغین که به آتش دعوت می کنند......(برای اهل حقیقت آشکار است اصحاب صحیفه کیستند.....) پیامبر در غدیر می فرماید : ایهاالناس خلافت بعد از من بر احدی جز علی(ع) حرام است!!!! طبق تاریخ طبری جایگاه امیرالمومنین نسبت به پیامبر مثل جایگاه هارون است نسبت به موسی(البته این را دیگر منابع آقایان هم آورده اند.....)
  • جواد IR ۰۰:۴۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۴
    2 1
    اخه اصلا یکی بیاد بگه یک بانوی جوان ۱۸ ساله که تا ۷۵ یا ۹۵ روز قبل از رحلت پدرشون در سلامت کامل به سر میبردن یه دفعه چی میشه که از دنیا میره؟؟ لا الا هی....
  • محسن IR ۰۶:۵۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۴
    20 0
    با سلام نکته جالب این که این گروه نوحه میخونن ولی لباس قرمز پوشیدن اگه شما حضرت زهرا سلام الله علیها رو می شناسید بالاخره مجلس شادی هست یا عزا اگه دقت کنیم اهل البیت عصمت و طهارت علیهم السلام فرمودند در غم ما غمگین باشید و در شادی ما شاد نتیجه اینکه اینها از اصل اهل بیت علیهم السلام را قبول ندارن چون اینهم اهانت به اهل بیت علیهم السلام هست چرا شما مگه در عزا خانواده خود این کار رو میکنی؟؟؟ اما نکته جالب اینجاست که روایت هست که دشمنان ما اهل بیت علیهم السلام احمق هستند شما حماقت رو در این مجلس کاملا می بینید اگه حضرت زهرا سلام الله علیها شهید نیست پس حلالیت اولی و دومی از حضرت زهرا سلام الله علیها چه بود؟ که در کتب اهل سنت هست
    • اصغرحنیفی IR ۱۲:۲۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۵
      1 2
      لعنت بر منکرین و دشمنان اهل بیت که خود را به هر درو دیواری میزنند خداوند دشمنان این خانواده را از احمقان افریده است :::
  • علی IR ۱۱:۳۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۴
    2 0
    این بزرگواران فازشون معلوم نسیت با کدوم طرف هستند و تنها چیزی که میشه فهمید اینها بازماندگان همان گروههای تکفیری و بعثی با تعصبات قومی و قبیله ایی هستند که همه دین و دنیاشون پولهای سعودی میباشد و اینبار با ترفند اختلافات در احادیث وارد شده اند ویکی نیست به این احمقها بگوید که حرفهای شما فقط مورد قبول یه عده احمق تر از خودتان خواهد بود ولا غیر
  • IR ۱۸:۳۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۴
    3 1
    حالا چه فرقی می‌کند یا مرگ طبیعی یا ضربه،،،بهتره به اصل پیام معنوی بچسبیم
  • حسن IR ۱۲:۴۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۵
    2 0
    به نظر حقیر به جا بود در مقابل این کلیپ که تقریبا زیبا هم تدوین و صداگذاری شده مقاله ای قوی تر از خبرگزاری حوزه نقل میشد ضعف پاسخگویی بسیار مشهود میباشد
  • حامد IR ۱۸:۲۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۵
    4 3
    پیام ،این کلیپ این است ، که بین مسلمین اختلاف نباشد ، که جای تحسین دارد، و عده ای نافهم که از خوارج بدتر هستن ، هر سال جشن علیه عمر با توهین میگیرند.
  • پاسخ به «رب الحیدر در زبان عربی...»۲ IR ۲۱:۵۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۵
    1 0
    واژه زمان فارسی است ؟!!! آن همه استعمال و مشتقات را بی خبری ؟!!! ببین کتاب لغت المصباح المنیر با آن که معمولا صیغه اول ثلاثی مجرد را ابتداء می آورد اما در مورد زمان، خود این واژه را در صدر نشانده است : [ز م ن] الزَّمَانُ : مُدَّةٌ قَابِلَةٌ لِلْقِسْمَةِ ولِهذَا يُطْلَقُ عَلَى الْوَقْتِ الْقَلِيلِ وَالْكَثِيرِ وَالْجَمْعُ ( أَزْمِنَةٌ ) و ( الزَّمَنُ ) مَقْصُورٌ مِنْهُ والْجَمْعُ ( أَزْمَانٌ ) مِثْلُ سَبَبٍ وَأَسْبَابٍ وَقَدْ يُجْمَعُ عَلَى ( أَزْمُنٍ )... / البته کروشه مال مولف نیست چنان که در چاپهای قدیمی وجود ندارد.
  • پاسخ به «رب الحیدر در زبان عربی...»۳ IR ۲۲:۱۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۵
    1 0
    و اما در مورد «میتة» باز هم می رویم سراغ لغت شناس ، همان کتاب المصباح المنیر را ببینید : و ( الْمِيتَةُ ) بِالْكَسْرِ لِلْحَالِ وَالْهَيْئَةِ وَ ( مَاتَ ) ( مِيتَةً ) حَسَنَةً / همان طور که می بینید میته مصدر هیئتی است و چگونگی فعل خود را بیان می کند چنان که در همین نمونه با وصف «حسنه» توصیف شده و چگونگی مرگ را بیان نموده است. در روایت هم همین کارکرد را دارد و تشریح می کند که مرده امام ناشناس به گونه جاهلی و همانند مرگ مشرکان و کافران مرده است. خوددانا پنداری بیماری مهلکی است خودتان را اصلاح کنید.
    • IR ۰۹:۵۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۶
      1 0
      نمی خواستم وارد جزئیات بشوم اما ظاهراً چاره ای نیست روایت " مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة" از دو جنبه قابل نقد است: اول جنبه لغوی که توجیهات شما قانع کننده نبود . در جملات فصیح و بلیغ تطابق زمان افعال در نظر گرفته می شود "من عرف نفسه فقد عرف ربه" مشاهده می فرمایید که هر دو فعل در شکل گذشته بکار رفته اند هرچند معنی زمان حال برداشت می شود اما در روایت مورد نظر فعل اولی (مات) ماضی و فعل دوم(لم یعرف) مضارع است. شاید از لحاظ معنایی مشکلی ایجاد نکند اما از نقطه نظر فصاحت قابل قبول نیست. به نظر بنده روایت مذکور از روی این حدیث منتسب به پیامبر(ص) مشابه سازی شده است«مَنْ مٰاتَ بِغَيْرِ وَصِيَّةٍ مٰاتَ ميتَةً جٰاهليَّةً» و باز همان موضوع فصاحت و بلاغت مطرح می شود که شخص فصیح از یک ساختار دو بار برای بیان مطالب مختلف استفاده نمی کند و هر جمله و ساختارش منحصر بفرد و تکرار نشده است و جمله بندی خاص خودش را دارد. گذشته از آن منظور این روایت این نیست که هر کس وصیت نکند کافر و بت پرست از دنیا می رود بلکه منظور این است که شما مسلمانان نباید مانند اعراب دوره جاهلیت وصیت نکرده از دنیا بروید بلکه بهتر است وصیت کنید چون اگر قرار باشد با وصیت نکردن که امری مادی و دنیوی است، مشرک و کافر و بت پرست از دنیا بروم من ترجیح می دهم این دین اسلام را نپذیرم.جنبه دوم بحث منطق و عقلانیت است. اگر این روایت را بپذیریم تکلیف امتهای پیشین که امام نداشته اند چه می شود؟ طبق برداشت برادران شیعه، مقام امامت از مقام نبوت بالاتر است و از میان پیامبران الهی فقط حضرت ابراهیم(ع) به مقام امامت رسیدند پس حتی پیامبران الوالعزمی همچون حضرات نوح(ع)، موسی(ع) عیسی(ع) امام نبوده و امامی نداشته اند و در مورد شخص حضرت پیامبر( ص) هم قرآن به امامت ایشان اشاره ای نکرده است. خواهش می کنم بدون تعصب قضاوت فرمایید.
    • زهرا IR ۱۸:۴۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
      3 0
      دوست عزیز که این را اینگونه معنا کردی: وصیت کنید تا به مرگ جاهلی نمیرید برادر بزرگوار اهل سنت! اینگونه که باز حرف های خودتان را زیر سوال بردید! شما می گویید پیامبر وصیت نکرده است پس زبانم لال پیامبر خودش به مرگ جاهلی مرده است چون طبق ادعای برادران سنی وصیت نکرده و قصد وصیت هم نداشته! لااقل چیزی بگوئید با عقایدتان سازگار باشد!
  • امین IR ۲۳:۳۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۵
    1 0
    برادرهای شیعه وسنی ما که هر کدوم به نحوی به علی ارادت داریم باید برخوردی رو پیش بگیریم که علی بعداز اون روزها (چه اتفاق افتاده باشد یا نیافتاده باشد)پیش گرفت یعنی صبر در برابر مصائب واحترام به دیگران مطمئن باشید اگر همچین اتفاقی رو بر اثر نادانی کسی در گذشته رقم زده ولی امروز هیچ مسلمان سنی راضی به شکسته شدن بی بی فاطمه زهرا نیست حداقل گناه کسی رو پای همشهری ها یا هم وطن امروزمون نندازیم اونها اینقدر این کار رو بد میدونن وکراهت دارن که تمام تلاششون رو میکنن این خطا به بگردن اونها نیوفته .بقول آقا فقط اتحاد چون علی خواستار اتحاد بود.اللهم ارحم جمیع امت محمد وآل محمد.
    • IR ۱۰:۵۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
      1 1
      دین بدون ولایت مفت نمی ارزه علی رو احترام کنی ولی ولایت اش رو قبول نکنی مفت نمی ارزه
  • IR ۰۱:۰۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۶
    1 0
    "زمان "واژه ای فارسی بوده و کلمه ازمنه و ... بعنوان جمع آن یک بدعت در زبان است همانطوریکه در دوره صفویه و قاجار کلمه توپ را به صورت اتواپ و باروت را بصورت بواریت جمع می بستند!!! عزیزم تو که مطالعه نداری اظهار نظر نفرما برو از اهل فن بپرس که خودشان قائل به این هستند که واژه زمان ممکن است از زبان فارسی وارد واژگان عربی شده باشد آنهم در زمان ائمه یعنی دهها سال پس از رحلت نبی اکرم( ص). فرهنگ لغت استنادی شما معتبر نیست. گیریم که حرف شما درست و زمان کلمه ای عربی باشد(که مطمئناً نیست) چرا حتی یکبار هم در قرآن و حتی نهج االبلاغه بکار نرفته؟ از آن گذشته چرا در مورد " مات میتتاً جاهلیه" نظری ندارید؟
    • جواب ۱ IR ۰۹:۱۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۶
      0 0
      اصل چیزی که ریشه سخن شماست همان مخالف فصاحت و بلاغت دانستن وجود واژه غیرعربی در عربی است ، و به همین خاطر کلام نبی اکرم صلی الله علیه و آله را از آن مبرا می دانید ! در حالی که بالاتر از آن کلام الله است و در قرآن کم واژه غیر عربی بخصوص فارسی نداریم ، مثل اباریق ، استبرق ، ارائک جمع اریکه و ... آیا وجود چنین کلماتی قرآن را از فصاحت و بلاغت انداخته است ؟! بنا بر این بر فرض (اثبات ناشده چرا که شما فقط ادعای کردید و مستندی روشن و صریح ارائه نکردید) عربی نبودن واژه «زمان» نه مشکلی فصاحتی بلاغتی دارد و نه از این حیث به روایت «من مات ...» مشکلی وارد است.
    • IR ۰۹:۳۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۶
      0 0
      یک جستجو بزنید توی کتب حدیثی که از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت نقل کردند ببینید چقدر کلمه زمان در آنها بکار رفته است. می توانید بشمارید ؟ اینها همه خلاف فصاحت و بلاغتند ؟ یک نمونه از صحیح بخاری می آورم بقیه را خودتان می توانید جستجو کنید : 6495 - حَدَّثَنَا أَبُو نُعَيْمٍ، حَدَّثَنَا المَاجِشُونُ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي صَعْصَعَةَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الخُدْرِيِّ، أَنَّهُ سَمِعَهُ يَقُولُ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: «§يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ، خَيْرُ مَالِ الرَّجُلِ المُسْلِمِ الغَنَمُ، يَتْبَعُ بِهَا شَعَفَ الجِبَالِ وَمَوَاقِعَ القَطْرِ، يَفِرُّ بِدِينِهِ مِنَ الفِتَنِ»
  • حامد IR ۰۷:۵۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۶
    1 0
    وصیت دختر پیغمبر مبنی بر پنهان بودن قبرشان، نشان از پیش‌بینی ایشان از وقایع آینده و انکار به شهادت رساندشان دارد. پاسخ هر منکری، این است که قبر تنها دختر شخص اول اسلام را نشانمان بده! منابع معتبر زیادی از شیعه و سنی در این خصوص وجود دارد که پاسخ حوزه بسیار اجمالی و در سطح مورد انتظار نیست. از همه اینها گذشته، این دوستان که منکر چنین واقعه‌ای هستند به همراه شاهزاده‌های سعودی که چندین بار تصویرشان نشان داده می‌شود، چرا سینه می‌زنند؟! با دیدن خوانندگان و شرکت‌کنندگان در آن مجلس، برایم حوادث بعد از رحلت پیامبر و یا چهره کوفیانی که به سادگی بدعهدی کردند و جنابت بزرگی را رقم زدند، تداعی شد.
    • IR ۱۰:۰۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۶
      0 0
      آقا حامد وصیت بر پنهان بودن روضه ایشان ( اگر صحیح باشد) به جهت حجب و حیای ایشان بوده همانطور که بنا به وصیت آن حضرت، ایشان اولین کسی بودند که پیکر مطهرشان را در تابوت حمل کردند تا چشم نامحرم نیفتد. ماجرای سینه زنی آل سعود را هم ندیده ام و در جریان نیستم امایک جمله می گویم که حساب ما با وهابی ها جداست. بریده باد دستی و شکسته باد گردنی که قبور ائمه و فررندان رسول الله را خراب کرد. اما در مورد کوفیان باید بگویم که آنان خود را شیعه می دانستند.
  • IR ۱۱:۱۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۶
    0 0
    در پاسخ به جواب ۱، شما که با چند علامت تعجب فارسی بودن واژه زبان را انکار کردید حالا می گویید از فارسی وارد زبان عربی شده است! آن کلماتی که در قرآن آمده، در عربی معادل نداشته و معرب شده اند مانند کلمه اباریق که جمع ابریق که همان آبریز(پارچ) می باشد و کلمه فردوس که معرب پردیس است به بهشتی خاص اطلاق می شود که نعمتهای ویژه خود را دارد و پیامبر(ص) توصیه فرموده اند که در دعاهایتان بهشت فردوس را از خداوند طلب کنید. اما کلمه زمان در عربی معادل دارد و آن عصر است.والعصر...چرا پس نگفته والزمان...؟ از آن جهت گفتم روایت مورد نظر فصاحت و بلاغت ندارد که نه موجز و کوتاه است و نه از واژگان عربی اصیل استفاده شده است و عبارت"و لم یعرف امام زمانه" به سیاق جمله بندی عربی، فصیح نیست لااقل باید از کلمه عصر استفاده می شد هرچند که همانطور که قبلاً ذکر کردم، اشکالات ساختاری زیاد دیگری هم دارد.
  • IR ۱۱:۲۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۶
    0 0
    آفرین بر شما آقا امین عزیز ما هیچ برادرخواندگی و پدر خواندگی با عُمر و ابوبکر و عثمان نداریم و اگر بر من یقین حاصل شود که عمر خدای نکرده کوچکترین جسارت و تعرضی به ساحت قدسی حضرت فاطمه زهرای اطهر( س) _که جان ناقابلم هزاران بار فدای نام مبارکشان باد_ انجام داده باشد خودم اولین کسی می بودم که هزاران بار بر او لعنت می فرستادم اما از این می ترسم که تهمت باشد و روز قیامت کسی مانند عمر یقه مرا بگیرد که اصلاً بخششی در کارش نیست.
    • زهرا IR ۱۸:۳۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
      0 0
      شما برو یک سری به منابه دست اول خودتان بزن خواهی دید که به حضرت جسارت شده اگر بنا بر تهمت باشد نترس!بزرگان تان در کتب شان پیش از شما تهمت زده اند!!!! چرا وقتی نوبت ابوذر می شود کسی نگران تهمت و جسارت به صحابه نمی شود؟ مگر عثمان ابوذر را شهید نکرد؟ چرا واسه حجر بن عدی رگ گردتان باد نمی کند که معاویه او را شهید ‌کرد و حتی عایشه هم گفت از رسول خدا شنیدم در مرج العذرا یکی ازیارانم کشته شد(پ.ن: متن حدیث دقیق یادم نیست متاسفانه) چرا برای عمریاسر دل نمی سوزانید که در صفین توسط سپاه معاویه کشته شد؟ گویا صحابه فقط چند نفری هستند که به دلخواه گلچین کرده اید!!
    • IR ۱۷:۰۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
      0 0
      بر چه مبنایی می گویید از همان حدیث هست؟ به هر حال این حدیث وجود دارد حاکم نیشابوری گفته بدون مشکل قواعد! امام جماعت معنای پیشوای جامعه را هم می دهد حرف حدیث وصیت پیش آمد چرا خود پیامبر وصیت نکرد؟
  • ناصر طهرانی IR ۱۴:۲۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۶
    0 0
    این ضربه ای است که دشمنان اسلام دارند بطور خاموش به دین اسلام و شیعه میزنند اول میخواهند پایه های شعیه سست کنندوبعد پایه های اسلام رابه خیال خودشان و برای این کار از وسیله ای استفاده میکنند اول خارج از دین بعد اگر نشد از دخل دین قصه همان عقاب که تو آسمان درحال پرواز بود تیرکه ازکمان در رفت وبهش خودگفت از ماست که برماست یعنی داره بطور خاموش با استفاده از خودمون به خودمون ضربه میزنه باید علمای شیعه درسراسر جهان با اتحاد باهم بطور قوی به مسله بپردازند ومبارزه کنند این فتنه ها فقد دریک ضمینه نیست هرروز دارند یک چیزی را به رخ میکشن و عنوان میکنند ول شیعه واقعی و همچنین دل مهدی زهرا را به درد می آورند فقط باید دعا کرد تا خود حضرتش صاحب الزمان ظهور کنند تا پایه تمام این وحم خیالات برچیده بشه
  • زهرا IR ۱۱:۰۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
    0 0
    بر سر چه با من بحث می کنی؟ من مات بغیر امام مات میته جاهلیه: هرکس بدون امام بمیرد به مرگ جاهلی مرده است(مسند احمد،۱۴۲۱ق،ص۸۸) این حدیث آنقدر واضح است و سند زیاد دارد که کسی نمی تواند زیر سوال ببرد جالب است در منابع خود اهل سنت امام احمد بن حنبل همین حدیث را می گوید اصلا واژه زمان هم وجود ندارد در حدیث
  • زهرا IR ۱۱:۲۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
    0 0
    عجب!خواستید حدیثی با سند فراوان را که در منابع دست اول سنی ها هم آمده با واژه زمان ببرید زیر سوال؟ مشخص نیست کلمه زمان از عربی به فارسی یا از فارسی به عربی رفته ریشه عربی زمن در کتب لغوی وجود داره حتی اگر بگویی فارسی هست بازهم مشکلی ندارد! چرا که بعضی لغات قبل از اسلام از فارسی وارد عربی شده اند واژه هایی مانند استبرق و سرابیل در قران وجود دارند که شاهدی بر این ادعا هستند نمی توانی بگویی چون زمان در قران نیست پس حدیثی واضح مثل حدیث امام زمان رد می شود با مراجعه به کلام معصومین می بینی که از این واژه استفاده شده یا در کتاب العین حدود یک سده قبل از غیبت تالیف شده این واژه وجود دارد بروید راه دیگر برای رد کردن ولایت پیدا کنید!
    • IR ۲۰:۵۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
      0 2
      خواهرم، بنده در جواب کامنتهای قبلی این موضوع را توضیح داده ام باز هم دوباره همان را خدمت شما می فرستم.نمی خواستم وارد جزئیات بشوم اما ظاهراً چاره ای نیست روایت " مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة" از دو جنبه قابل نقد است: اول جنبه لغوی که توجیهات شما قانع کننده نبود . در جملات فصیح و بلیغ تطابق زمان افعال در نظر گرفته می شود "من عرف نفسه فقد عرف ربه" مشاهده می فرمایید که هر دو فعل در شکل گذشته بکار رفته اند هرچند معنی زمان حال برداشت می شود اما در روایت مورد نظر فعل اولی (مات) ماضی و فعل دوم(لم یعرف) مضارع است. شاید از لحاظ معنایی مشکلی ایجاد نکند اما از نقطه نظر فصاحت قابل قبول نیست. به نظر بنده روایت مذکور از روی این حدیث منتسب به پیامبر(ص) مشابه سازی شده است«مَنْ مٰاتَ بِغَيْرِ وَصِيَّةٍ مٰاتَ ميتَةً جٰاهليَّةً» و باز همان موضوع فصاحت و بلاغت مطرح می شود که شخص فصیح از یک ساختار دو بار برای بیان مطالب مختلف استفاده نمی کند و هر جمله و ساختارش منحصر بفرد و تکرار نشده است و جمله بندی خاص خودش را دارد. گذشته از آن منظور این روایت این نیست که هر کس وصیت نکند کافر و بت پرست از دنیا می رود بلکه منظور این است که شما مسلمانان نباید مانند اعراب دوره جاهلیت وصیت نکرده از دنیا بروید بلکه بهتر است وصیت کنید چون اگر قرار باشد با وصیت نکردن که امری مستحب، مادی و دنیوی است، مشرک و کافر و بت پرست از دنیا بروم من ترجیح می دهم این دین اسلام را نپذیرم.جنبه دوم بحث منطق و عقلانیت است. اگر این روایت را بپذیریم تکلیف امتهای پیشین که امام نداشته اند چه می شود؟ طبق برداشت برادران شیعه، مقام امامت از مقام نبوت بالاتر است و از میان پیامبران الهی فقط حضرت ابراهیم(ع) پس از امتحانات سخت،به مقام امامت رسیدند پس حتی پیامبران الوالعزمی همچون حضرات نوح(ع)، موسی(ع) عیسی(ع) امام نبوده و امامی نداشته اند چه برسد به پیامبران دیگر، و در مورد شخص حضرت پیامبر( ص) هم قرآن به امامت ایشان اشاره ای نکرده است. خواهش می کنم بدون تعصب قضاوت فرمایید.
  • زهرا IR ۱۱:۴۲ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
    1 0
    اولا در کامنت قبلی درباره واژه زمان توضیح دادم بازهم حرفی بود بفرما دوما با آیه ولایت چه می کنید؟ مائده ۵۵: ولی شما فقط خدا پیامبر و مومنانی هستند که نماز را به پا داشته و در رکوع زکات می دهند این آیه به خاطر امیرالمومنین نازل شده که در رکوع به فقیر انگشتری بخشیدند این رستم طبری در المسترشد فی الامامه می نویسد: علی در روز شورا از حاضران اقرار گرفت که این آیه در شان او نازل شده(۱۴۵۱ق،ص۲۵۳) گرفتی چی شد؟ صحابه شهادت دادن این آیه در شان علی بوده تو منابع اهل سنت😁 آیه چی میگه ؟ میگه سرپرست شما خدا و رسولش و علی هست حالا می خواهی با استدلال قدیمی تون بگی ولی دوست هست؟خیر معنی سرپرست میده پیامبر هم‌در احادیث متعددی تو کتب اهل سنت گفته مثل همون علی برای من مثل هارون است برای موسی فلما توفی رسول الله قال ابوبکر: اناولی رسول الله (صحیح مسلم،ج۳،ص۱۳۷۸) اینجا ابوبکر میگه انا ولی رسول الله یعنی ابوبکر گفته من ولی رسول الله هستم اگه بخواهیم طبق ادعای کهنه سنی بررسی کنیم ابوبکر میگه من وقتی پیامبر از دنیا رفت دوستش شدم خب یعنی قبل از فوت پیامبر ابوبکر دوستش نبوده؟ خب معلومه دیگه میگه وقتی پیامبر از دنیا رفت من جانشینش شدم طبق همین آیه ولایت هم معنی سرپرست هست نه دوست😏
    • IR ۲۱:۲۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
      0 0
      ان شاء الله بزودی پاسخ خواهم داد.
    • علی IR ۱۸:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۴/۰۱
      0 0
      با سلام آن بزرگواری که در مورد حدیث " مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة" اظهار نظر کردند و آن را به علت حضور دو فعل ماضی (مات) در آغاز حدیث و فعل مضارع (یعرف) مجعول دانستند، سخت در اشتباه هستند. چرا که در حدیث فوق هیچ فعل مضارعی در حدیث وجود ندارد، درست است که فعل یعرف حالت مضارع دارد اما این فعل به صورت «لم یعرف» آمده. براساس دستور زبان عربی اگر بر سر فعل مضارع «لم» بیاید آن را به ماضی نقلی منفی تبدیل می‌کند. ترجمه آن می‌شود نشناخته است.
  • IR ۱۲:۰۲ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
    1 0
    زرنگی کردید! عجب! میت به معنای مرده است کسی که بدون شناختن امام زمانش بمیرد مانند مرده جاهل است تفاوتی نکرد بی صبرانه منتظر پاسخ هستم
  • زهرا IR ۱۲:۲۲ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
    1 0
    و اما اخرین حرف بنده،دوست عزیز درباره واژه میت گفت بزرگوار دقت کن: حاکم نیشابوری می گوید: من مات و لیس علیه امام جماعه فان موتته موته جاهلیه: هرکس بمیرد و نباشد برای او امام جماعتی پس گویا مرگ او مرگ جاهلی است😊 دیگر واژه موت را که به معنای مرگ قبول دارید؟ بازهم سخنی اظهار فضلی بود بفرمائید!
    • IR ۲۱:۱۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
      0 0
      اظهار فضل نیست، جواب منطقی دارید بفرمایید ولی توهین نفرمایید. ساختار این حدیث که گفته اید شبیه روایت مورد استناد شماست با این تفاوت که هم موجز است، هم از کلمه فارسی استفاده نشده و هم از کلمه موته استفاده شده نه میتته پس هیچ یک از موارد اشکالاتی که بنده برای روایت مورد نظر شما وارد کردم ندارد اما این روایت به امام جماعت (پیشنماز) اشاره دارد نه به امام به آن معنی که مورد نظر شماست و مشخص است که منظور از مرگ جاهلی این نیست که کسی که امام جماعت نداشته باشد کافر و مشرک و بت پرست از دنیا رفته است هرچند که خود این روایت هم با حدیث «مَنْ مٰاتَ بِغَيْرِ وَصِيَّةٍ مٰاتَ میته جٰاهليَّةً» همسانی و همپوشانی دارد و نمی توان گفت که کسی که وصیت نکند بت پرست از دنیا رفته است. اگر کلامی خارج از منطق گفته ام به حساب اظهار فضل من بگذارید.
    • زهرا IR ۱۷:۰۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
      0 0
      امام جماعت معنای، رهبر جامعه هم می دهد،واژه بر فرض که فارسی باشد بازهم مشکلی ندارد توضیح که دادم،اصلا من دوست دارم حاکم نیشابوری باشد منبع ام حاکم که از بزرگان شماست!
  • زهرا IR ۱۸:۵۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
    0 0
    آقایی، خانمی که ظاهرا اهل سنت هستند گفتند من که پسر خاله ی عمر و ابوبکر نیستم می ترسم تهمتی بزنم عمر اون دنیا یقه ام‌رو بگیره! اولا این حدیث رو داشته باش: پیامبر: فاطمه پاره تن من است کسی که او را به خشم آورد مرا به خشم آورده(صحیح بخاری) حالا این یکی رو از صحیح داشته باش:پس فاطمه دختر رسول خدا بر ابوبکر خشم گرفت و با ابوبکر قطع رابطه کرد تا اینکه وفات یافت(صحیح بخاری،۴/۴۲،ح۳۰۹۳،کتاب فرض الخمس،باب فرض الخمس) حالا این یکی رو هم داشته باش: پس فاطمه بر ابوبکر غضب گرفت و با او سخن نگفت تا اینکه وفات یافت(صحیح بخاری،۵/۸۲،ح۴۲۴۰،ص۸۰۲،کتاب المغازی،ب۳۸،باب غزوه خیبر) اینهایی که گفتم از زبان علامه مجلسی و شیخ صدوق نبود! از زبان صحیح بخاری بود،همه چیز آشکار است کسی که صدیقه کبری بر او خشم بگیرد گویی رسول خدا بر او خشم گرفته شما بخاری را امام بخاری صدا می زنید!اگر بنابر تهمت باشد اول از همه جناب بخاری اولی و دومی را به باد تهمت گرفته اند برادر دیگری حدیث امام زمان را اینگونه معنا فرمود: منظورش این بود قبل از مرگ وصیت کنید تا به مرگ جاهلی نمیرید!جل الخالق! طبق ادعای شما عزیزان پیامبر وصیت نکرده و قصد وصیت هم نداشته پس زبانم لال زبانم لال پیامبر خودش به مرگ جاهلی از دنیا رفته؟ لااقل قبل از حرف زدن یکی گذری بر عقاید تان بکنید تا خودتان بر علیه خودتان سخن نگویید و در آخر: محبت اهل بیت کافی نیست ولایت اهل بیت مهم تر است،امام صادق: برای من ولایت علی بن ابی طالب مهم تر از این است که از نسل علی هستم
    • IR ۰۰:۲۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
      0 0
      کل نفس بما کسبت رهینه هر کسی مسئول و جوابگوی اعمال خویش است. فقط قرآن از دستبرد و دخل و تصرف در امان است . کتاب صحیح بخاری چندین چاپ دارد که با هم یکسان نیستند و در آنها دخل و تصرف و اعمال نفوذ شده خصوصاً چاپهای جدید . از آن گذشته اگر بخاری چنین گفته به گردن خودش و ابوبکر من چرا باید ندیده تایید کنم؟ مطمئناً در روز قیامت خدا از این بابت از من بازخواست نخواهد کرد. من خدا را به یگانگی قبول و یقین دارم ، نبوت پیامبر و پیامبران پیشین و آخرت و قیامت و حساب و کتاب آن را به یقین باور دارم و تا جایی که بتوانم اعمال مورد رضایت خداوند و واجبات و عباداتم را هرچند ناقص انجام می دهم. اگر هم خدا از من از این بابت پرسید همان آیه اول متن را که خودش فرموده می گویم و سر تسلیم بر فرمان مطاعش خم می کنم که بیش از این وظیفه ای ندارم. اعمال ابوبکر را از من نمی پرسند اما اگر بپرسند که ابوبکر چنین رفتاری با دخت نبی اکرم داشته آیا تو رفتار او را تایید می کنی؟ در آنصورت از او بیزاری خواهم جست. دختر پیامبر کجا و ابوبکر کجا؟ من چرا باید دانسته از ابوبکر دفاع کنم؟ می خواهم سر به تن ابوبکر نباشد. اما باز هم می گویم به یقین نرسیده ام. زهرا خانم اگر حرفم از منطق بدور است بفرمایید تا خودم را اصلاح کنم.
    • IR ۱۱:۰۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
      0 0
      سلام خواهرم زهرا خانم( اتفاقاً اسم خواهر بزرگم زهرا است). من از بحث های چالشی که چیزی به معلومات و بینشم بیفزاید مشتاقانه استقبال می کنم بشرط آنکه منطقی و بدور از اهانت و اسائه ادب باشد. بگذریم، آخرین مطلبی که در مورد سه خلیفه لازم به ذکر می دانم را بیان می کنم و بحث مربوط به آن سه را خاتمه می دهم. اینکه ابوبکر با ابوذر چه کرد و امثالهم خودش باید جوابگو باشد. لنا اعمالنا و لهم اعمالهم. در قیامت مسلماً از این بابت از من بازخواست نخواهد شد. حساب معاویه با خلفای راشدین جداست، او فردی مکار بود که خلافت را به سلطنت تبدیل کرد و علیه خلیفه وقت تمرد کرد بهیچوجه کسی از او طرفداری نمی کند. خلفای راشدین پنج تن بودند که با کناره گیری حضرت امام حسن(ع) از خلافت این دوره به اتمام رسید .اما ماجرای فدک آنطور که منقول است ابوبکر حدیث حضرت پیامبر (ص) مبنی بر این که ما جماعت انبیاء از خود ارث و میراثی بجا نمی گذاریم را به فتوا و برداشت شخصی خود تفسیر کرد و باغ فدک را از حضرت فاطمه(س) پس گرفت والله اعلم، اما اگر این کار را کرده باشد اصلاً قابل تایید و توجیه نیست و اشتباه بزرگی مرتکب شده است و در قیامت باید پاسخگو باشد هرچند که آن را برای خود برنداشت و به بیت المال داد و آنگونه که به ما رسیده ایشان در اواخر عمر از دو کار خود سخت ابراز پشیمانی می کرد یکی همان قضیه فدک و دیگر اینکه به گفته خودش نباید طوق خلافت را به گردن می انداخت. من ممکن است و می توانم ابوبکر، عمر و عثمان را دوست نداشته باشم چون از این بابت وظیفه ای ندارم اما محبت و مودت اهل بیت و آل پیامبر( ص) بر من لازم است چون طبق آیه قرآن، اجر و مزد رسالت پیامبر(ص)، مودت و محبت اهل بیت آن حضرت و علی الخصوص حضرت فاطمه زهرا (س) است بخاطر این است که می گویم ما با ابوبکر و بقیه برادرخواندگی نداریم و اینطور نیست که آنها را به حضرت فاطمه ترجیح دهیم. اگر احترامی برایشان قائل هستیم بخاطر خدماتی است که به اسلام داشته اند ولاغیر. ما اهل سنت معتقدیم که در قیامت فقط شخص پیامبر اکرم(ص) و شخص حضرت فاطمه( س) رخصت و اجازه شفاعت امت را دارند و دیگر احدی نمی تواند و اجازه ندارد دیگری را شفاعت کند. خواهر گرامی، هر جا حرف غیر منطقی زده ام اصلاح بفرمایید.
    • زهرا IR ۱۳:۵۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
      0 0
      اول اینکه ابوبکر نبود عثمان بود ابوذر را شهید کرد انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم: قطعا من در جنگم با دشمنانت و در دوستی هستم با دوستان ات به نظر شما نتیجه عاشورا کار خلیفه اول نبود؟ چرا بود! اگر او خلافت را غصب نمی کرد دیگر پس از او هیچ کس جرئت نداشت ادعای خلافت کند خلافت در نسل علی می ماند و بس،برخی گناه ها هستند که جبران ناپذیر هستند تا مدت ها امتی را تحت تاثیر قرار می دهد بله ابوبکر اظهار پشیمانی کرد این را اتفاقا در کتب شما خوانده ام ولی اگر واقعا پشیمان بود چرا عمر را به عنوان جانشین خود معرفی کرد؟🤔او که دیگر به خاطر اشتباهات اش متاثر بود دیگر قدرت را رها می کرد نه اینکه عمر را به جای خودش بنشاند اصلا بر چه معیاری تصمیم گرفت عمر را خلیفه کند؟ شایسته تر از او وجود نداشت؟ به قول حضرت علی : عمر ابوبکر را یاری می کرد چون خودش هم در آینده از این پستان می دوشید.... خدمات! بله قطعا یاران رسول خدا بودند ولی برای من یک خدمت دهن پر کن بیاورید لطفا، مثلا در جنگی با کفار ابوبکر کسی را کشته باشد،به قول استاد هاشمی اگر دست جمعی کسی را هم کشته باشند بگوئید قبول می کنم اختلاف اصلی ما سر امامت علی و اولادش است: کافی است نگاهی به الغدیر بیندازید تا ببینید که اکثر علمای خودتان غدیر را تایید کرده اند مشکل این است که شما می گویید: اهل بیت را قبول داریم ولی عمر و ابوبکر صحابه بودند باید احترام کرد حتی اگر غاصب ولایت باشند شما حقیقت را با افراد می سنجید شیعه افراد را حقیقت می سنجد،اساس اعتقاد ما این است: افراد را با حقیقت می سنجیم نباید فرد حقیقت را نقض کند حتی اگر صحابه باشد، شما حقیقت را با افراد می سنجید می گویید : صحابه بود پس حق بود ! (جاذبه و دافعه علی)
    • زهرا IR ۱۴:۰۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
      0 0
      عجب! صحیح بخاری تحریف شده! اینها که اولین کتب شما هستند......بعد از قرآن بهترین کتب اهل سنت هستند....... ادعای قران دارید؟ بگوئید ببینم طبق کجای قران پایتان را در وضو می شویید؟ مگر در قران نیامده مسح کن؟ مگر در قران متعه نیست چرا خلیفه دوم حرام کرد؟ شما الان کسانی را رد می کنی که تعدادی از احکام تان را از ایشان گرفته اید.... راستی! پاسخ را درباره حدیث امام زمان دادم،نظر تان چه شد؟
    • زهرا IR ۱۴:۰۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
      0 0
      راستی!تکلیف آیه امامت ابراهیم که گلچین کردید چه شد؟ عجب گناه بزرگی است قران را به نفع خود تکه پاره نقل کردن!
  • زهرا IR ۱۹:۱۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
    2 1
    ادامه پاسخ به دوست اهل سنت: بزرگوار!شما چرا ایات قران را به نفع خود گلچین می کنی؟ چرا ادامه آیه ای را که به حضرت خلیل الله مقام امامت داده را نمی خوانی؟ من کل آیه را می نویسم دوستان قضاوت کنند: و هنگامی که خدا ابراهیم را با کلماتی بیاموزید و او همه را به اتمام رسانید،گفت: من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم،[ابراهیم] گفت:از خاندانم چطور ؟ فرمود عهد من به ستمکاران نمی رسد یعنی خدا می گوید من به ابراهیم‌مقام امامت دادم پرسد فرزندانم و نسلم چطور؟ خدا گفت به جز ستمکاران نسلت بقیه مقام امامت دارند،آیه از این واضح تر؟ چرا آیه را نصفه و نیمه بیان می کنید تا ایجاد شبهه کنید؟ درضمن پیامبر توصیه به وصیت می کند و خودش طبق مدعای شما ها وصیت نمی کند؟ اینکه شد زنبور بی عسل استغفر الله ! ظاهرا بیشتر شما با تعصب ایات را گلچین می فرمائید! ما آنقدر دلیل برای دفاع از کیان تشیع داریم که نیازی به تعصب حس نمی کنم!هرچند که کسانی که دین و مذهب شناسنامه ای دارند و از کودکی تحت تاثیر این محیط بودند ممکن است متعصب شوند حالا چه کلیمی باشد چه یهودی چه سنی چه شیعه!
  • زهرا IR ۱۹:۳۲ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
    0 0
    در کامنت قبل طبق نص صریح قرآن مشخص کردم که پاکان نسل ابراهیم امام اند حال محمد باشد یا علی یا.....ولی جدای از اینها عزیزان تمام اینها بحث برای ظاهر امامت است اصلا امامت چیست؟ شما قبل از اینکه امامت را درک نکنی نمی توانی بیایی و درباره اینکه امام کیست نظر دهی!پیشنهاد می کنم برای شروع کتاب مقدمه ای بر امامت ایت الله العظمی گرامی را مطالعه بفرمائید همچنین کتاب امامت و رهبری شهید مطهری هم توصیه می شود ببینید من می دانم اینها کتبی از نویسندگان شیعه هست ولی شما ابتدا باید با معارف عمیق این مذهب آشنا باشی تا بعد بیایی ناشیانه آیه ای از قرآن را گلچین کنی!و نقد کنی! کاری به خرافات مردم کوچه بازاری ندارم! ولی باید اصل عقیده شیعه را درک کنی،علامه طباطبایی ،شهید مطهری،ایت الله گرامی،کتاب های خوبی دارند،بدون درک عمق عقیده یک مذهب نمی شود آن را رد یا تایید کرد.....
  • زهرا IR ۱۹:۵۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
    0 0
    یه دوستی هم گفت کوفی ها که حسین را شهید کردند شیعه بودند،این که شبهه جدیدی نیست!پیشنهاد می کنم قشنگ بروید فکر کنید اشکال های تازه ای وارد کنید اولا پس از حکومت معاویه و قدرت امویان شما در کوفه شیعه دهن پرکنی پیدا نمی کنی! زیاد بن ابیه کارخانه شیعه کشی راه انداخته بود! دوما،هرکس که اسم شیعه رویش باشد شیعه واقعی است؟ مسلما خیر! شیعه واقعی همان ها بودند که در کربلا شهید شدند شما نام افراد سرشناس را که نامه نوشتند را بررسی کنی خواهی دید یک عده شیعه واقعی بودند مثل ابوثمامه صائدی،حبیب مظاهر،سلیمان بن سرد خزائی، مختار ثقفی(البته در نامه نوشتن این مورد آخر اختلاف است) عدی هم از همان اول معلوم الحال بودند نان را به نرخ روز می خوردند دیدند حسین می آید و پیروز می شود گفتند ما هم نامه ای بنویسم پستی مقامی بگیریم مثل شبی بن ربعی مثلا می خواهید چه چیزی را ثابت کنید؟ در دوران رسول خدا مگر اصحابی از میدان جنگ فرار نمی کردند مگر در میان نیزه و شمشیر رسول خدا را رها نمی کردند؟ فرافکنی می کنید!!
    • IR ۱۵:۴۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
      0 0
      ابن ملجم از سپاه حضرت علی(ع) بود، شمر ابن ذی الجوشن سردار سپاه امام علی بود، ابن عباس هم از سرداران امام علی و امام حسن و پسر عموی آن حضرت بود اما برق سکه های معاویه مکار نابکار چشم هایش را گرفت و امام حسن را ترک کرد و به سپاه معاویه ناجوانمرد پیوست. حال گناه ما اهل سنت چیست که در آن زمان شیعه واقعی کمیاب بوده است؟ نکته ای که خواستم عرض کنم این است که زهرا خانم لطفاً تا موارد قبلی را پاسخ نداده ام موارد جدید مطرح نفرمایید تا مطالب با هم قاطی نشوند.و نیز خوشحال و خوشوقتم که با یک حافظ قرآن همصحبت شده ام و این را مایه سعادت و افتخار خود می دانم. ضمناً جا دارد از عوامل محترم سایت وزین حوزه نیوز بخاطر انعکاس بی طرفانه نظرات کمال تشکر را داشته باشم.
    • زهرا IR ۱۸:۱۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
      0 0
      قطعا گناهی ندارید جدای از این ها چند اهل سنتی که من با ایشان آشنا هستم و رابطه داریم خیلی باصفا و با معرفت هستند👐 من هم از هم صحبت شدن با شما خوش بختم
  • زهرا IR ۲۰:۰۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
    0 0
    ببخشید سرتان را درد اوردم خیلی حرف زدم😅 دوست عزیز: گفتید مات ماضی هست و مشکل دارد بزرگوار تا جایی که من در کلاس دوم راهنمایی خوانده ام!گاهی فعل ماضی با توجه به معنی جمله می تواند به حالت مضارع معنا شود و هیج ایرادی هم ندارد و در عربی جایز است مثلا سخن دیگری از حضرت رسول هست که فرمود: اعلم الناس ،من جمع علم الناس الی علمه: داناترین مردم کسی است که جمع کند علم مردم را بر علم خودش در حالی که جمع ماضی هست ولی جمع کند معنی می شود به کسی که سیکل داردبگویی قاه قاه می خندد!
    • IR ۱۴:۴۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
      0 0
      خواهش می کنم خواهر گرامی، همانطوریکه عرض کردم من از این نوع بحث ها استقبال می کنم.اما اینکه فعل ماضی برای زمان بکار می رود کاملاً صحیح است اما من عرض کرده بودم که در یک جمله آوردن فعل ماضی و مضارع در کنار هم به دور از فصاحت است. وگرنه من خودم حدیثی آوردم که دو فعل ماضی داشت اما به زمان حال و مضارع دلالت داشت من عرف نفسه فقد عرف ربه هردو فعل ماضی هستند نه یکی ماضی و یکی مضارع.
    • زهرا IR ۱۹:۱۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
      0 0
      من مات و لیس له امام فمیتته میته جاهلیه(امام صادق) من‌مات بغیر امام مات میته جاهلیه(امام احمد بن حنبل)
    • زهرا IR ۱۹:۱۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
      1 0
      من‌مات و لیس علیه امام جامع فقد مات،مات جاهلیه(الکنی و الاسما) این روایت که نه فعل مضارع دارد نه واژه زمان و نه میت!
  • IR ۰۰:۳۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
    0 0
    زهرا خانم، در وقت مناسب به همه ایرادات جنابعالی پاسخ منطقی و بدون نیاز به روایات خواهم داد و از شما انتظار دارم برخورد روشنگرانه و روشن فکرانه ای داشته باشید و به دنبال پیدا کردن پاسخ در پی کتابهای فلان و بهمان نباشید. چیزی که هردوی ما قبول داریم، قرآن، عقل و منطق است. اگر بنده از هر کدام از اینها تخطی کردم هر چه دوست دارید نثارم کنید.
    • زهرا IR ۱۳:۴۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
      0 0
      بسیار مشتاق بحث با قران هستم! یکی از تفکراتی که شکل گرفته این است که شیعه بر مبنای قران حرف نمی زند،اتفاقا اولویت من همواره قران بوده،حدود ۵ سال در کلاس های مفاهیم قران شرکت کردم و حافظ قرآن هستم بنده از مریدان استاد موحد هستم که سال ها روی قران کار کرد و اتفاقا از همین طریق هم مبانی اعتقادی ما را اثبات می کرد بی صبرانه منتظرم
  • IR ۱۲:۴۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
    0 0
    هماطور که قبلاً هم عرض کردم ملاک من فقط قرآن است و به روایات استناد نمی کنم دلیلش را هم گفتم. و حالا در مورد آنچه آن را آیه ولایت می دانید. شما قبلاً مرا متهم کردید که آیات قرآن را به نفع خودم گلچین می کنم اما باید بگویم که الآن شما دقیقاً همان کار را کرده اید و آیات قبل و بعد این آیه را ذکر نکرده اید. در آیات قبل از آیه مذکور خداوند می فرماید " یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿۵۱ مائده." ای اهل ایمان یهود و نصارا را اولیاء و ولی خود نگیرید که هرکس این کار را بکند از آنان خواهد بود... در تفسیر المیزان مولف با صراحت تاکید می کند که مراد از ولی و ولایت دوستی و دلدادگی است ولا غیر اگر خواستید خودتان رجوع کنید اما در تفسیر آیه ۵۵ مائده انما ولیکم الله... «شیخ طوسی» گوید: درباره كسى كه اين آيه به خاطر او نازل گرديده، اختلاف است: ابوبكر رازى در كتاب احكام القرآن بنا به حكايتى كه مغربى از او نموده است و نيز مجاهد و سدى و طبرى و رمانى گويند: در شأن على بن ابى‌طالب عليه‌السلام نازل گرديده هنگامى كه در حالت ركوع انگشترى خود را به عنوان صدقه به فقيرى داده بود، چنان که امامین  باقر و صادق عليهماالسلام و نيز جميع علماء اهل البيت روايت نموده اند.حسن بصرى و جبائى گويند: درباره جميع مؤمنين نازل شده است، عده اى گويند: درباره عبادة بن الصّامت نازل شده كه از دوستى و هم‌سوگندى يهود بنى‌قينقاع بيزارى و برائت جست و اعلام كرد كه دوست وى خدا و رسول او و مؤمنين مى باشند.كلبى گويد: درباره عبدالله بن سلام و اصحاب او نازل شده وقتى كه اسلام اختيار كرده بودند و يهوديان دوستى خود را با آن‌ها قطع نموده بودند. در ادامه یعنی آیات ۵۶ و۵۷ هم خداوند مسلمین را از دوستی با کفار برحذر می دارد و می فرماید "وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ۵۶ "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَکُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ الْکُفّارَ أَوْلِیاءَ وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ۵۷"ادامه دارد...
  • IR ۱۴:۱۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
    0 0
    ...ای مومنان کسانی را از یهود و نصارا که دین شما را به استهزا و سخره می گیرند دوست و یار خود نگیرید... حال چطور ممکن است آیات قبل و بعد از آیه مذکور( ۵۵ مائده) ولایت معنی دوستی و رفاقت و محبت بدهد اما در آیه ۵۵ یک دفعه سرپرست معنی شود؟ و اما دلایل دیگر۱. در آوردن انگشتر و دادن آن به دیگری فعل کثیر بوده و باطل کننده نماز است ۲. خداوند بر کفار و مشرکین هم سرپرستی دارد و هیچکس از دائره ولایت خداوند نمی تواند خارج شود. پس سرپرستی خداوند منحصر به مومنین نیست.۳. وقتی می گوییم فلانی ولی از اولیاء خداست منظورمان سرپرست نیست بلکه به معنی دوست و یار خداوند است ۴. فردی که پشت سر رسول الله نماز نمی خواند شایسته کمک و مساعدت نیست. ۵.گیریم حرف شما درست باشد در آنصورت بقیه امامان هم دقیقاً باید در هنگام رکوع صدقه داده باشند وگرنه از دایره انحصار و تحدید این آیه (تحدید و انحصار را علمای شما قائل هستند) خارج می شوند و اگر این کار را کرده باشند تقلید است و ارزشی ندارو هر مسلمانی می تواند در هنگام رکوع صدقه بدهد و سرپرست مومنین شود. ۶.اگر شما از عبارت آخر آیه" وَ هُم راکِعون" چنین برداشتی دارید باید بگویم که این عبارت بخاطر تاکید و خشوع و خضوع در نماز آمده و مشابه این آیه به همین سیاق چند بار دیگر هم بکار رفته است مانند" و اقیمو الصلاه و آتو الزکوه و الرکعوا مع الراکعین" یعنی نماز را بپا دارید و زکات بپردازید و با رکوع کنندگان رکوع کنید" .دقت بفرمایید که صلاه زکوه و رکوع دقیقاً به همان ترتیب آیه مورد نظر شما آمده و در اینجا شاید مراد تاکید یا خاشعانه نماز خواندن باشد وگرنه رکوع جزو ارکان نماز است و کسی که نماز می خواند حتماً باید رکوع را انجام دهد در غیر این صورت نمازش باطل خواهد بود. پس چرا قرآن در اول آیه می فرماید نماز را بپا دارید و بعد دوباره در انتهای همان آیه می فرماید" و با رکوع کنندگان رکوع کنید؟" پس نمی توان " و هم راکعون" در آیه ۵۵ مائده را جمله حالیه در نظر گرفت.
  • زهرا IR ۱۶:۰۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
    0 0
    جناب محترم! اشکالاتی که به تفسیر آیه ولایت وارد کردید چیز تازه ای نیست! چندین بار از سوی اهل سنت شنیده ایم.... پاسخ: در این آیه انعقاد سیاق غیرممکن است یعنی نمی توانی این را به ۵۱ مائده ربط بدهی،آیه شان نزول مستقلی دارد،بنابراین از لحاظ محتوا به آیه قبلی ربطی ندارد،جدای از آن تنظیم ایات به گونه موجود آن از نظر نزول مغایر است و وحدت سیاق در صورتی است که بدانیم ایات همگی یک جا در یک زمان با هم‌نازل شده باشند،و اگر بر فرض محال در نظر بگیریم ایات یک جا نازل شده اند از کجا معلوم که آیه ۵۱ هم معنای سرپرست ندهد؟، این آیه را دو نوع ترجمه می کنند یا یهود و نصارا را دوست نگیرید یا سرپرست نگیرید..... همچنان منتظرم نظرت را درمورد آیه ای که به ابراهیم مقام امامت داده و نصفه نیمه بیان کردی بگو قبول می کنی قران را به نفع خودت ناقص گفتی؟
  • زهرا IR ۱۶:۲۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
    0 0
    ادامه: مراد از رکوع خضوع نمی تواند باشد،در این که رکوع به معنای خضوع به کار رفته سخنی نیست.سخن این است رکوع معنای مجازی رکوع است نه معنای حقیقی،معنای حقیقی رکوع همان انحنا است که یکی از ارکان نماز است. خلیل بن احمد فراهیدی می نویسد: هرچیزی که با صورت به زمین روی آورد خواه زانوانش به زمین برسد یا نرسد در حالی که سر را به زیر انداخته راکع خوانده می شود.اگر معنای مجازی رکوع به کار می رفت باید قرینه در ایه وجود داشت که ندارد مراد از رکوع همان رکوع در نماز است و هم راکعون جمله حالیه،با ظاهر و شان نزول آیه سازگار است
    • IR ۲۳:۱۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
      0 0
      با چه استدلالی در عبارت والرکعو مع الراکعین، مراد از رکوع معنایی مجازی هست اما در عبارت و هم راکعون معنای حقیقی استخراج می شود؟ چرا نباید از هر دو ساختار معنی مشابه که همان بقول شما معنای مجازی است را برداشت نکنیم؟ این تفسیر به دلخواه خود نیست؟ در مورد شان نزول آن هم همانطور که نوشتم اقوال مختلفی وجود دارد و نمی توان صرفاً یک شان نزول خاص را در نظر گرفت و گفت که فقط و فقط همین شان نزول درست است و بس،که در آنصورت دخالت دادن سلیقه و طرز فکر خود در تفسیر قرآن است که امری ناپسند و مردود می باشد.
    • زهرا IR ۱۰:۰۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      اولا تفسیر تا تفسیر! مگر تفسیر قرآن به نفع و سود شخصی در طول تاریخ نداشته ایم؟ در ادامه خواهم گفت که چه کسانی شان نزول را برای امام دانسته اند و چه کسانی غیره اولا که رکوع کردن با رکوع کنندگان کنایه از نماز جماعت است و بعد هم نقل قولی هست که این آیه برای یهودیان بوده که در نماز انان رکوع نبوده و این آیه آمده چون در همین آیه هم قرینه ای وجود ندارد پس همان رکوع معنا می شود
  • زهرا IR ۱۶:۴۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
    0 0
    ایه با انما شروع شده دلالت بر حصر دارد.ولی مشتق از ولایت به معنای صاحب اختیار است.ابن منظور در تعریف ولی گوید: ولی یتیم،کسی است که عهده دار کار اوست و به امور او قیام می کند،ولی زن کسی است که سرپرستی عقد و ازدواج او را بر عهده دارد فیومی گوید: ولی شخص کسی است که به امر او قیام کند و آیه الله ولی الذین امنو از همین قبیل است البته معانی دیگری هم گفته اند: دوست،هم‌سایه،هم پیمان، پدر و........در همه موارد اولویت در قیام به امور موجود است.در صورتی که اشتراک لفظی را بپذیریم،یعنی معانی متعددی برای ولی قائل شویم،قراین حالی و لفظی دلالت می کند که بر اینکه مقصود از ولایت در این آیه همان سرپرستی است زیرا ولایت به صورت مفرد به یک تعبیر به همه(خدا،پیامبر،مومنان که......) نسبت داده شده به یک معنا است،در قران آمده الله ولی الذین امنو، النبی اولی بالمومنین من انفسهم،معنای سرپرستی بر مومنان را دارد،الذین امنو نیز همان ولایت خدا و پیامبر را دارا هستند، البته این ولایت برای خدا بلاصله و برای پیامبر و (الذین امنو) با اذن خداست
    • IR ۰۰:۲۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      الله ولی الذین آمنوا .... یعنی خداوند یار و یاور کسانی است که ایمان آورده اند... ولی در اینجا به معنی صاحب اختیار و سرپرست نیست چون اولاً خداوند صاحب اختیار و سرپرست کفار و مشرکین هم هست و ثانیاً همه می دانند که خداوند سرپرست مومنان و کفار و کل موجودات عالم است پس چه لزومی دارد خداوند آنرا به رخ مومنان بکشد؟ ادامه آیه مشخص می کند که یاوری و دوستی خداوند به این صورت نمود پیدا می کند که آنان را از تاریکی ها به سوی نور خارج می کند، یخرجونهم من... اما طاغوت ،یار و یاور کافران است که آنها را از نور به تاریکی و گمراهی می کشاند . طاغوت نمی تواند صاحب اختیار و سرپرست کسی باشد چون خودش محتاج به سرپرست است. و آیه النبی اولی با المومنین بانفسهم یعنی پیامبر( ص) نسبت به مومنین از خودشان به آنها نزدیکتر و ارجح است یعنی مومنان باید جان و هستی پیامبر را بر جان و هستی خود مقدم بدارند و ترجیح دهند و در موقع لزوم جانشان را فدای پیامبر کنند نه اینکه بگوییم پیامبر از خود مومنان نسبت به آنان سرپرستی بیشتری دارد. اولی در این آیه معنای همان اولویت و ارجحیت دارد نه سرپرستی .
  • زهرا IR ۱۶:۵۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
    0 0
    اگر شخصی پشت سر رسول خدا نماز نمی خوانده شایسته کمک نیست،! عجب! طبق شواهد پیرمرد مسلمان بوده چون می گوید خدایا من در مسجدت کمک خواستم و کسی کمکم نکرد........شایسته کمک نیست؟! انگشتری از دست درنیاورده فقط به انگشتش اشاره کرده و فقیر خودش انگشتر را در آورده در ضمن در آورده و داده باشد طبق فتاوای شیعه وسنی این کار فعل کثیر نیست! خب بحث اینکه آیه در شان کل امامان بوده یا فقط امیرالمومنین: بخش اول برای کل ۱۲ امام است چون که جمع به کار رفته ولی بخش انفاق فقط در شان امیرالمومنین نازل شده ،همان ولایتی که در امیرالمومنین وجود دارد در حسن و حسین و زین العابدین هم وجود دارد و شاهد این حرف هم ایه اولی الامر است.
  • IR ۲۰:۲۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
    0 0
    خواهرم، در مورد متعه، امامت حضرت ابراهیم و شستن پاها در وضو ان شاء الله بعداً توضیح خواهم داد. اما لطفاً تا پاسخ اینها را نداده ام موارد جدید مطرح نفرمایید
  • IR ۲۱:۱۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
    0 0
    سلام خواهر گرامی، خدمات ابوبکر به اسلام شامل فیصله دادن به غائله مسیلمه کذاب در اسرع وقت، گسترش قلمرو اسلام، تجهیز و گسیل سپاه اسلام برای نبرد با دشمن به فرماندهی اسامه...، خدمات عمر شامل گسترس اسلام و فتح ایران و سازماندهی و انسجام قلمرو اسلامی ، خدمت بزرگ عثمان به اسلام همان جمع آوری قرآن در یک مجلد و جلوگیری از نابودی قرآن و گسترش چند جانبه قلمرو اسلامی...اما اینکه در آیات ۵۱، ۵۲ و بقیه آیات سوره مائده، کلمه ولی و اولیاء حتماً و قطعاً به معنی یار و دوست است را از خودم نگفته ام بلکه علامه طباطبایی مفسر بزرگ شما در تفسیر المیزان صراحتاً بیان نموده است بخاطر جلوگیری از اطاله کلام آنرا نیاوردم جنابعالی می توانید خودتان به تفسیر علامه مراجعه کنید.اینکه ابوبکر و بقیه غاصب ولایت بودند قابل قبول نیست اگر ولایت مقامی است که خدا به کسی اعطا کرده پس غصب شدنی نیست. صرف صحابی بودن برای ما ارزشی ایجاد نمی کند همانطور که منافقین هم خود را صحابه پیامبر جا زده بودند اما قرآن آنها را از کفار بدتر می داند. اینکه چرا ابوبکر، عمر را خلیفه بعد از خود انتخاب کرد چرا یک بار هم که شده نمی پرسید چرا ابوبکر و عمر، پسران خود را خلیفه بعد از خود معرفی نکردند؟ ابوبکر از خلیفه شدن عمر چه منفعتی برد و عمر از خلافت عثمان چه طرفی بست؟ و در آخر اینکه چه تضمینی وجود دارد که اگر حضرت علی از ابتدا به خلافت می رسیدند جامعه اسلامی تاب و تحمل عدالت آن حضرت را نداشته و از هم می پاشید و در نطفه خفه می شد؟ وجود معاویه موذی، تهدیدات خارجی، عدم پختگی جامعه اسلامی، کثرت و فراوانی دشمنان امام علی و... همه و همه می توانستند باعث شوند چراغ اسلام برای همیشه خاموش شود. البته این نظر شخصی من است و اصراری به درست بودن آن ندارم.
    • زهرا IR ۱۱:۳۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      بله تفسیر علامه را دیده ام ،گفتم اگر ایات یک جا نازل شده بود می توانستی بگویی آیه ولایت به آیات قبل ربط دارد و ولی معنی دوست می دهد علامه که آیه ولایت را دوست تعبیر نکرده گسترش اسلام! عجب! چه گسترشی چگونه و به چه شیوه ای؟ گسترش اسلام با فرمانده ای زناکار و جنایاتی که شد.....کافی است نگاهی به کتب تاریخی بیندازید به قول آقای رائفی پور فتوحات غیر اسلامی!
    • زهرا IR ۱۲:۵۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      گفتم یک خدمت در زمان حیات پیامبر نام ببرید من کلا این فتوحات را قبول ندارم! خلافت اگر الهی بود غصب نمی شد؟ چه ربطی دارد موسی هم هارون را در میان قومش جانشین و وزیر خود گذاشت ولی او را پس زدند و سامری را انتخاب کردند پس شان و مقام هارون هم غیرالهی بود؟ عدالت امیرالمومنین از عدالت حضرت رسول نشات می گرفت چطور مردم زمان پیامبر تاب عدالت داشتند ولی در زمان امیر نه؟ امیر دست پرورده ی پیامبر بود عدالت علی عدالت محمد بود.‌‌........
    • زهرا IR ۱۳:۰۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      می بخشید در زمان وفات حضرت رسول معاویه موذی اصلا عددی حساب نمی شد ‌که تهدیدی برای خلافت امیر باشد ! عمر او را مقام داد و دوره عثمان هم دیگر به معنی واقعی بنی امیه وارد قدرت شدند..... تهدید خارجی؟ تهدید خارجی می خواست مثلا چه خطری برای کسی داشته باشد که خیبر را فتح کرد؟ اتفاقا اگر امیر خلیفه می شد جامعه را هدایت می کرد و کار به جایی نمی رسید که حدود ۵۰ سال پس از شهادت پیامبر نوه اش را زیر سم اسبان پرپر کنند پسر خود را انتخاب نکرد ولی بر چه مبنایی تشخیص داد که عمر برای اداره امت مناسب است؟
  • زهرا IR ۲۱:۴۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
    0 0
    من درباره حدیث امام زمان منابعی از اهل سنت آوردم که اصلا زمان و میت و فعل مضارع نداشت جدای از اینها آقای محترم!لم در کنار فعل مضارع تبدیل به فعل ماضی منفی می شود و میتته هم‌در اینجا کیفیت مرگ را بیان می کند جدای از اینکه از منابع خودتان مثال آوردم نقل قول مناقب هم زیر سوال نمی رود
  • IR ۰۰:۰۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    اگر در آیات ۵۱ و ۵۲ یک کلمه مانند ولی و اولیاء را یک جور(دوست و یار) و در آیه ۵۵ همان سوره جور دیگر (سرپرست)و باز در آیات ۵۶ و ۵۷ دوباره معنی دوست و یار را برداشت کنیم و قائل باشیم پس باید به معاندین اسلام حق بدهیم که می گویند قرآن انسجام کلامی ندارد و بقول معروف یکی از ری می گوید و یکی از روم و این حق را ما برایشان ایجاد کرده ایم. ضمناً تعدادی از سوالاتی که مطرح کرده بودم بی پاسخ ماند و پاسخ های داده شده قانع کننده نبود،دراوردن انگشتر و دادن به سائل نماز را باطل می کند، با اشاره کسی متوجه نمی شود که منظور طرف چه بوده،و اما سوالات بی جواب ۱. مگر خداوند سرپرستی همه از جمله کفار و مشرکین را بعهده ندارد و کسی می تواند خارج از سرپرستی خدا باشد؟ اگر در این آیه انحصار ولایت و سرپرستی در نظر بگیریم پس باید نتیجه بگیریم که سرپرست کفار و مشرکین کس دیگری غیر از خداست و این یعنی شرک، چون سرپرست و روزی رسان و مدبر الامور فقط خداست خواه برای کافر و مشرک باشد و خواه مسلمان و کس دیگری نمی تواند این سرپرستی جهان را بعهده بگیرد۲. ولی الله و اولیاء الله را چه معنا می کنید؟ ۳.چگونه از عبارت والذین آمنوا به ولایت و سرپرستی بقیه امامان رسیدید؟ این که انحصاری در آن وجود ندارد و می تواند به همه مومنان برگردد؟ ان شاء الله فردا در مورد امامت حضرت ابراهیم( ع) خواهم نوشت.
    • زهرا IR ۰۹:۲۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      امام علی دارای انچنان توانمندی معنوی و روحی است که به آسانی می تواند دو عبادت نماز و زکات را همراه با یکدیگر و بدون کاستی و کاهش حضور قلب انجام دهد.شنیدن صدای سائل و کمک به او توجه به خود نیست بلکه عین توجه به خدا است.علی در حال نماز از خود بیگانه بود نه از خدا و بیگانگی از خلق خدا بیگانگی از خداست.پرداخت زکات در هنگام نماز انجام دو عبادت هم زمان است.نه انجام یک عمل مباح،آنچه با روح عبادت سازگار نیست.توجه به مسائل مربوط به زندگی مادی و شخصی است.اما توجه به آنچه در راه خداست کاملا با روح عبادت سازگار است. اگر فعل کثیر بود چرا خدا در این آیه از زکات دادن در حال رکوع تعریف و تمجید کرده؟
    • زهرا IR ۰۹:۲۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      انحصار برای مشخص کردن این است که ولایت برای کیست نه اینکه امام بر چه کسانی ولایت دارد! همانگونه که گفتم ولایت اصلی برای خداست و ولایت امام و پیامبر با اذن خداست و خدا هرگاه خواست می تواند این ولایت را بستاند.قطعا خداوند ولی و مالک و روزی ده تمام خلق است امام هم بر همه خلق ولایت دارد خواه یهودی باشد یا مسیحی باشد یا مسلمان راستش را بخواهید دقیق نفهمیدم چه گفتید تا جایی که متوجه منظورتان شدم جواب دادم
    • زهرا IR ۰۹:۳۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      اولیا الله را به دو صورت معنی می کنم یکی دوستان خدا و آن کسانی که به مقام والایی رسیده اند مثل ایت الله بهجت یکی هم اولیا الله خلیفه الله فی الارض معنی می کنم مثل حضرت صاحب الزمان
    • زهرا IR ۰۹:۴۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      انما ادات حصر است و مفاد ان اثبات و نهی است زیرا انما در بردارنده معنای الا و ما(نفی و استثنا) نفی می کنند.بنابراین انما بر ولایتی خاص دلالت دارد.ولایتی که اولا به خدا و بعد با اذن خدا به......اختصاص دارد.ولایت به معنای نصرت و محبت اختصاصی نیست زیرا لزوم محبت و یاری کردن مومنان به یکدیگر از لوازم بدیهی ایمان و مورد اجماع مسلمانان است.ایه زنان و مردان مومن بعضی از آنان اولیای برخی دیگرند دلالت دارد
    • زهرا IR ۰۹:۴۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      در کامنت قبل درباره زکات در نماز توضیح دادم و گفتم این یک عبادت ضمن عبارتی دیگر است و توجه به مادیات نیست که معصیت شمرده شود خالی از لطف نیست چند روایت هم بیاورم: ابوبکر جصاص در احکام قران می نویسد: پیامبر در نماز نعلین در می آورد.لحیه اش را مسح می کرد.با دست اشاره می کرد.جصاص می نویسد: رسول خدا انگشتری را در می آورد پس اصحاب در می آوردند رسول خدا نعلین اش را در نماز در می آورد پس اصحاب نعلین شان را در می آوردند ورای آنکه در قران زکات در نماز تمجید هم شده....
    • زهرا IR ۰۹:۵۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      گفتم که اگر شما مطمئن هستی و مدرک داری که تمام ایات مائده یا حداقل آیه ۵۱ تا ۵۸ یک جا نازل شده باشند در این حالت می توانم قبول کنم بله معنی همه مرتبط است و همگی معنی دوست می دهد و این وسط آیه ولایت یک تناقض آشکار است دشمنان اسلام وقتی آگاهی کافی درباره بررسی قران ندارند ببخشید غلط می کنند نظر می دهند من هم از روی هوا و بدون آگاهی می توانم هزاران دروغ درباره عهد عتیق و جدید بگویم!
  • IR ۰۰:۰۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    در مورد متعه و شستن پاها بعد از پرداختن به آیه ای که شما آنرا آیه امامت می دانید خواهم رسید ان شاء الله. لطفاً مورد جدیدی مطرح نفرمایید تا انسجام مباحث حفظ شود.متشکرم.
  • IR ۰۷:۵۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    سلام خواهرم، قبل از اینکه سراغ مبحث آیه امامت (البته به عقیده شما) برویم چند سوال دارم که ان شاء الله حتماً پاسخ دهید. ۱. آیا همه انبیاء الهی، امام هم بوده اند؟ ۲.آیا مقام امامت از مقام نبوت بالاتر است؟ ۳. آیا ولایت همان امامت است؟ ۴. فرق امام واقعی با کسانی که مردم به آنها لقب امام داده اند مانند امام حنبلی، امام فخر رازی، امام محمد غزالی، امام خمینی، امام موسی صدر، امام خامنه ای و... چیست؟ ۵. امام را چه کسی تعیین می کند؟ لطفاً در اسرع وقت به این پرسشها پاسخ دهید تا به اصل مطب بپردازم.
    • زهرا IR ۰۸:۵۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      سلام خیر همه انبیا امام نبودند،امامت بالاتر است مثلا خدا ابتدا به ابراهیم مقام نبوت داد و سپس امامت،خیر ولایت همان امامت نیست هر امام می تواند ولی باشد ولی هر ولی نمی تواند امام باشد ولایت معنی گسترده تری دارد ولی امامت یعنی رهبری الهی هر امام می تواند ولی باشد ولی هر ولی امام نیست مثلا سرپرست فرزند هم حکم ولی دارد کسانی که لقب امام گرفته اند مثل امام موسی صدر اینها مقام الهی ندارند بلکه به عنوان یک رهبر شناخته می شوند حال باشد رهبر دینی یا .....امام خمینی هم رهبری دینی بود هم در راس انقلاب اسلامی قرار داشت از این رو چون مقام پیشوایی و رهبری داشت به او امام گفتند ،ولی ۱۲ امام دارای مقام الهی هستند درواقع امام به معنی پیشوا است حال این پیشوا بد باشد خوب باشد صالح باشد یا فاسد باشد از نظر شیعه امام باید کسی باشد که جامعه را به سوی بالا بکشد و استعداد ها را شکوفه کند و بشر را به حقیقت آفرینش اش برساند و این جز با مقام و قدرت و امامتی که از سوی خدا به شخصی داده شده امکان پذیر نیست امام معصوم را خدا تعیین می کند ولاغیر
  • زهرا IR ۰۹:۵۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    تکلیف حدیث امام زمان چه شد؟
    • IR ۱۴:۱۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      از نظر بنده دیگر بحثی در این رابطه نمانده که مطرح نشده باشد. اشکالاتی که گرفتم هیچکدام پاسخ داده نشد، زمان کلمه فارسی در حدیث پیامبر چه می کند در حالیکه اعراب به شدت نسبت به زبان خود تعصب و حساسیت دارند و خود علمای بزرگ شما قائلند که این واژه لااقل دهها سال بعد از رحلت پیامبر اکرم( ص) وارد زبان عربی شده است؟ زمان، جوان، اوان، شبان، روان، نهان، کلان، ژیان و... همه واژگان فارسی و هم وزن هم هستند و ابداً در قرآن و نهج البلاغه بکار نرفته اند. روایت فوق عیناً از روی حدیث "من مات بغیر وصیته مات میتته( موتاً) جاهلیه" کپی برداری و مشابه سازی شده و این کار در بین محدثین شیعه بشدت رایج بوده است. فقط به ذکر یک نمونه اکتفا می کنم. حدیثی قدسی مورد قبول و موثق بین شیعه و سنی وجود دارد به این ترتیب که" کَلِمَهُ لا إلهَ إلَّا اللّهُ حِصنی، فَمَن قالها دَخَلَ حِصنی أمِنَ مِن عَذابی" کلمه لا اله الا الله حصار من است، پس هر کس آن را بگوید داخل این حصار می شود و از عذابم در امان خواهد بود. حال از روی این حدیث قدسی و از قول خداوند گفته اند" ولایه علی ابن ابی طالب حصنی، فمن دخل حصنی امن من عذابی" به شدت مشخص است که این از روی حدیث سلسله الذهب ساخته شده است. تطابق زمانی در روایت مورد نظر شما رعایت نشده و با فصاحت و بلاغت تعارض دارد. یک مثال فارسی: مردی وارد میوه فروشی شد و مقداری میوه خرید و سپس به سمت خیابان حرکت کرد ناگهان خودرویی با سرعت از جلویش عبور کرد و گل و لای را بر روی لباسش پاشید... خب اگر کسی جملات بالا را اینطور نقل کند" مردی وارد میوه فروشی شد، مقداری میوه می خرد و به سمت خیابان حرکت کرد... آیا توی ذوق خواننده نمی خورد؟" درست است که می خرد در جمله دوم به گذشته دلالت دارد اما فاتحه متن و داستان خوانده شده است چون یا باید همه فعلها گذشته بکار رود(شد، خرید،...)یا همه در زمان حال(می شود، می خرد،...)همانطور که گفتم ملاک من قرآن و عقل و منطق آزاد و کانالیزه نشده است. فکر می کنم ادامه این بحث تکرار مکررات است پس اگر اجازه بفرمایید کفایت این مبحث را اعلام کنم.
    • زهرا IR ۱۶:۱۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      نمی دانم کامنت بنده را ندیدید یا نمی خواهید ببینید! لم فعل مضارع را تبدیل به ماضی منفی می کند مشکلی در فصاحت نیست این یکی از قواعد عربی است!
  • IR ۱۰:۰۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    پرسیده بودید چرا اهل سنت هنگام وضو گرفتن پاهای خود را می شویند؟ اتفاقاً سوال من هم این است که چرا اهل تشیع نمی شویند و فقط مسح می کشند؟ و اما پاسخ شما را از دو جنبه،لغوی و منطقی عرض می کنم. جنبه لغوی : آیه مربوط به وضو چنین است"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ " و دلایل اهل سنت ۱. کلمه أَرْجُلَكُمْ همانطور که مشاهده می کنید حرف ل منصوب است( فتحه دارد) در حالیکه اگر عطف به کلمه بِرُءُوسِكُمْ می بود بایستی مجرور می بود یعنی کسره می گرفت.حال شما احتمالاً می گویید کلمه ارجلَکم مفعول به وامسحوا قرار گرفته و یا عطف به برءوسکم که باید بگویم اینطور نیست دلیلش ادامه همین آیه است که می فرماید:"وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا ...فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ" سوال اینجاست که چرا در اینجا وَأَيْدِيكُمْ بصورت مجرور آمده در حالیکه هم معطوف به بوجوهکم است و هم مفعول به برای فامسحوا ؟ چرا به سیاق جمله بالا بصورت وَأَيْدِيَكُمْ نیامده؟ اهل سنت معتقد است در این جمله بخاطر نشان دادن ترتیب وضو، قلب اتفاق افتاده و در اصل چنین بوده "فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ " پدیده قلب بارها در قرآن اتفاق افتاده است. ۲.نکته دیگر کلمه الی است که حدود شستن را مشخص می کند در حالیکه در مسح سر حدودی مشخص نشده چون در مسح کشیدن حدی وجود ندارد همانطور که در آیه تیمم این حد برای ایدیکم مشخص نشده است. دو کلمه قرینه الی و تکرار آنها نشان از عمل مشابه دارد که همان شستن است نه مسح کشیدن. حال ممکن است بپرسید خب چرا در مورد شستن صورت حدودی مشخص نشده؟ پاسخ این است که وقتی می گوییم صورتت را بشور منظور کل صورت است و طرف نمی پرسد صورتم را تا کجا بشویم؟ اما وقتی می گوییم دستت را بشور شخص می پرسد از سر انگشتانم تا شانه ام، دست گفته می شود تا کجا بشویم؟ همین سوال را در مورد پاها هم خواهد پرسید چونکه از سر انگشت شست تا لگن ، عنوان پا به آن اطلاق می شود. به همین خاطر باید برای این دو عضو حدود را تعیین کرد...
    • زهرا IR ۱۱:۳۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      لطفا تکلیف حدیث امام زمان و آیه ولایت را روشن کنید بعدا من هم‌جوابم رو تایپ کنم دراین باره
  • زهرا IR ۱۰:۲۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    تفسیر های آیه ولایت اولا مفسرین و امامان من این آیه را شان امام دانسته اند و من هم همین را قبول دارم و اما بعد: داستان عباده بن صامت،بین ایات پیش از ولایت که گفته شده برای وی نازل شده با آیه ولایت هیچ منافاتی نیست افزون بر آنکه ابن کثیر برای ادعای خود که تمام ایات ۵۱ تا ۵۶ را در شان بن صامت می داند تنها دو روایت آورده هردو از طبزی است:به نقل از محمد بن جریر طبری که که از زهری نقل کرده ۵۱ تا ۶۷ درباره بن صامت عبدالله ابن ابی در باقی ماندنش بر ولایت یهود نازل شده ابن جریر طبری روایت دوم را عینا با همین سند به گونه ای دیگر نقل کرده! و در آن تصریح دارد تنها آیه ۵۱ درباره عباده بن صامت نازل شده! طبری روایت سوم را با سند خود از عطیه بن سعد نقل می کند:و می گوید فقط ۵۱ و ۵۲ درباره اوست! باز دوباره در روایت دیگر با همان سند از بن سعد که ۵۵ و ۵۶ را هم برای بن صامت می داند طبری دوباره ابی ربابه گوید: آیه۵۱ ممکن است درباره بن صامت نازل شده یا درباره ابی ربابه باشد😐طبری می نویسد لیکن درباره هیچ کدام از اقوال سه گانه خبری صحیح در دست نیست تا بتوان حجت آورد و به آن اعتماد کرد.خودش هم می گوید صحیح نیست! چرا باید طبری این همه تناقض بگوید؟ اصلا کسی که چند روایت را با یک سند متفاوت بیان می کند قابل استناد است ؟ اینهمه تناقض ......
  • زهرا IR ۱۰:۳۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    جناب عکرمه گفته ایه درباره ابوبکر نازل شده!😳 اصلا چنین چیزی قابل طرح نیست و خیلی از بزرگان اهل سنت حتی اشاره هم نکرده اند.عده ای هم که گفته اند آیه درباره ابوبکر هست هیچ سند و مدرک جز حرف عکرمه ندارند. اولا: روایت عکرمه مرسل است و روایت مرسل در برابر اکثریتی که شان نزول را انفاق حضرت امیر می دانند تاب مقاومت ندارد دوما: عکرمه از جمله کسانی است که در انکار فضایل اهل بیت زبان زد عام و خاص است!و جزو خوارج بوده،حدیث مفصل بخوان از این مجمل...... سوما : عکرمه در دروغ گویی زبان زد عام و خاص بوده در تذهیب الکمال آمده:عکرمه بسیار دروغ گو بوده است او صبح یک حدیث و شب برخلاف ان را نقل می کرد!! تفسیر داریم تا تفسیر😐
  • زهرا IR ۱۰:۳۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    تکلیف حدیث امام زمان چه شد؟
  • زهرا IR ۱۱:۱۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    و اما درباره اینکه برای همه مومنان نازل شده انما ولیکم الله و رسوله والذین امنوا الذین یقمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون شما این را برای مومنان معنا کنی اصلا معنی نمی دهد: میگه ولی شما خدا و پیامبر و شما مومنین هستید؟😐 درضمن اینجا واژه ولی مفرد آمده جمیع مومنین چگونه برایشان ضمیر مفرد به کار رفته؟ النبی اولی بالمومنین: ولایت پیامبر در تمام امور دنیایی یا.....از مومنان قوی تر هست مفتی شماره ۲ عربستان در زمان بن باز در کتاب القول مفید علی کتاب التوحید می نویسد: درباره این ایه خدای عالم اولیایی دارد دین خدا را بر پا می دارند [قطعا منظور سرپرستی از سوی خداست که دین را برپا دارد نه دوست خدا!] و در ادامه آورده خدا خود هم ولی اینان است.همان چیزی که ما می گوییم دیگر! همین آقا در مجموع فتاوا گوید: ولایت دو قسم است: ولایت مطلق: برای خدا ولایت دوم هم برای غیر خدا با اذن خدا
    • IR ۱۴:۴۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      ترجمه اش اینطور می شود:یار و یاور شما، خداوند رسولش و مومنین هستند ( نه کفار و مشرکین و یهود و نصارا) همان مومنانی که نماز را بپا می دارندو... این ترجمه چه ایرادی دارد؟ آیا فقط امامان اولیاء الهی هستند؟ نه اینطور نیست. ما هم اولیاء الله را قبول داریم اما انحصاری در این بین وجود ندارد که فقط امامان ولی خداوند باشند و این اولیاء الله، سرپرست و صاحب امر کسی نیستند بلکه ستونهایی برای برافراشته نگهداشتن خیمه و پرچم دین هستند. مثال ملموس اولیاء الله در زمان حال می توان از شهید سلیمانی نام برد که تا آخرین لحظه عمر شریفش در راه اعتلای اسلام کوشید. او بی شک ولی ای از اولیای خدا بود اما صاحب امر و سرپرست کسی نبود.
    • زهرا IR ۱۶:۱۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      برای جمع چطور ضمیر مفرد به کار رفته؟ اگر این درست بود باید اولیا استفاده می شد نه ولی زکات دادن در حال نماز یک امر عمومی نیست که همه انجام دهند واضح است که به واقعه ای اشاره دارد. بله اولیالله ولی عصمت درجات مختلف دارد و ما معتقدیم عصمت ۱۰۰٪ برای پیامبر و اهل بیت است و ایرانیان دیگران هم هستند که در درجات مونان عصمت قرار دارند ممکن است یکی ۹۹٪ عصمت داشته باشد....
  • IR ۱۲:۵۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    به همین خاطر باید برای این دو عضو یعنی دست و پا حدود شستن را تعیین کرد. سوال اینجاست که چرا در مسح سر حد و حدودی مشخص نشده اما در مورد پا مشخص شده در حالیکه در ادامه همان آیه در بحث تیمم حدی برای مسح کشیدن دستها نیامده است؟ ۳. مگر کعبین(دو قوزک پا) در دو طرف پاها قرار ندارند حال آنکه اهل تشیع پشت پاهایشان را مسح می کشند و در آنجا قوزکی وجود ندارد؟ و اما دلایل منطقی: ۱. من همیشه پیراهن آستین دار و بعضاً کت می پوشم و مطمئنم که ساعد دستهایم پاک و تمیز هستند اما در مورد پاهایم مطمئن نیستم چون در منزل که هستم دمپایی می پوشم و در بیرون کفش چرمی و بخصوص ما مردها اکثراً پاهایمان توی کفش عرق می کند و بو می گیرد و یا هنگام طهارت شاید ندانسته نجاستی بر روی پایمان تراوش کند و ما خبر نداشته باشیم حال سوالم این است چرا اسلامی که همه احکام و دستوراتش بر پایه عقل و منطق استوار است به من دستور می دهد ساعد صد در صد تمیزم را بشویم اما پاهایی که احتمال آلودگی بالایی دارد را نشویم و فقط مسح بکشم؟ این از عقلانیت بدور نیست؟ علمای شیعه می گویند اگر به آلوده بودن پاهایت شک داری اول آنها را بشور بعد خشک کن سپس مسح بکش.این کار که بیشتر دور از منطق است. وقتی پایم را بشویم یعنی پاک پاک است دیگر مسح کشیدن چه معنی می دهد؟ شما لباسی را که کاملاً شسته اید و آب کشی کرده اید وقتی خشک شد دوباره با دست خیس روی آن می کشید تا تمیزتر شود؟ یا اینکه اگر پول کافی برای خرید خودرو چند میلیاردی داشته باشید از خودتان می پرسید آیا می توانم با این پولم یک پراید دست دوم بخرم؟ ۲. طبق فتوای مراجع شما، وقتی می خواهیم مسح بکشیم باید با همان رطوبت دست که حاصل از شستن دست و صورت است و نه آب جدید و بدون اینکه دستمان را به جایی بزنیم اول با دست راست سر خود و سپس پای راست را بوسیله دست راست و پای چپ را بوسیله دست چپ مسح بکشیم. باز سوالی که مطرح می شود این است که مگر نه اینکه نباید دست به جایی بزنیم پس چرا با دست راستی که قبلاً سرمان را مسح کشیده و دست زده ایم حال باید پای راستمان را مسح بکشیم؟آیا طبق فتوای مراجع تقلید شما، این کار مسح را و کلاً وضو را باطل نمی کند؟۳. مگر فلسفه وضو ساختن، رعایت پاکیزگی نیست؟چرا وقتی وارد مساجد اهل تشیع می شوی از بوی گند پا کلافه می شوی اما در مساجد اهل سنت اینطور نیست؟ ممنون از بذل توجه شما
  • زهرا IR ۱۳:۰۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    الله ولی الذین امنوا.........خدا سرپرست کسانی است که ایمان آوردند خارج می کند انها را....و کسانی که کافر شدند سرپرست انان طغیان‌گراند خارج می کند.......ایه آشکار است کسی می تواند شما را از تاریکی خارج کند که رهبر و سرپرست شما باشد
  • رضا IR ۱۳:۵۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    سلام خواهر محترم کسی که خواب است را می توان بیدار کرد ولی کسی که خودش را به خواب بزند نمیشود که نمیشود که نمیشود از خواب بیدار کرد ، پس بهتراست کسی که حق را نمیفهد وقبول نمیکند به حال خود رها کنی تادر جهل مرکب تفکرات خودش غرق شود
    • زهرا IR ۱۶:۴۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      بله قطعا! لم هم فعل را ماضی نمی کند و زبان جدیدی اختراع شده!
  • زهرا IR ۱۵:۰۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    گفتید اگر خلافت الهی بود چرا غصب شد،اولا خلافت یک بخش از امامت است.امامت هیچ گاه غضب نشد.اگرهم خلافت غضب شد دلیلی بر رد کردن آن نیست قوم موسی هم هارون را رها کرده و به دنبال سامری رفتند آیا مقام هارون پایین آمد؟
    • IR ۱۷:۱۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      جسارتاً منظورم را نگرفتید، می گویم مگر شما نمی گویید امام را خداوند تعیین می کند؟ پس کسی نمی تواند این مقام را غصب کند. خلافت امری دنیوی است هرچند که امام علی و امام حسن علیهما السلام هم به خلافت رسیدند و هم به امامت با این تفاوت که امام علی کمی دیرتر به خلافت نایل آمدند پس غصبی در کار نبوده است.
    • زهرا IR ۱۸:۵۲ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      بله امام را خدا تعیین می کند امامت چند مرحله و حالت دارد که برخی شیعیان فقط حالت اول را قبول دارند برخی دو حالت اول و برخی هر سه حالت: اولی همان رهبر سیاسی و مقام اداره جامعه هست.دوم: مرجعیت دینی و بالاترین مقام دینی عصر خود است که این حالت غضب نشد،سوم ولایت است که برخی این را با تصوف اشتباه می گیرند ،علامه طباطبایی در این باره گفته: متصوفه از تشیع گرفته شده نه تشیع از متصوفه مرحله سوم عصمت ۱۰۰٪ و انسان کامل است اینکه در هر عصر انسانی کامل حضور داشته از هر لحاظ از هر ابعاد هیچ عصری خالی از انسان کامل نبوده (مراجعه شود به امامت و رهبری ،شهید مطهری) البته این انسان کامل نقض کننده اولیا الله که حاج قاسم را مثال زدید نیست عصمت مراحل گوناگون دارد کسی که ۹۸٪ عصمت هم داشته باشد اولیا الله است ولی کامل ترین انسان پیامبر و امامان هستند. مقام دنیوی صحیح نیست حضرت امیر در هنگام انتخاب شدنشان به عنوان خلیفه گویند: مقام های دنیوی شما نزد من از عطسه بز هم بی ارزش تر است...... این خلافت هم فقط به منزله اجرای احکام الهی و عدالت به طور صحیح در جامعه است همچنین در این حالت دست خلیفه الله برای رشد و تعالی جامعه بازتر خواهد بود هرچند که امامان بدون خلافت هم انسان های بی نظیری را ترتبیت کردند.و از نظر من اینکه خلافت از دست خاندان پیامبر رها شد عذابی برای مردمی بود که منکر حقیقت شدند..... غضب شدن چیزی از الهی بودن اش کم نمی کند مقام وزارت هارون هم الهی بود ولی سامری غضب کرد همچنین خدا طالوت را فرمانروا معرفی کرد ولی قومش بنابر دلایل مختلف او را رد کردند(در قران امده) مقام طالوت هم حق بود
  • زهرا IR ۱۶:۲۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    در حدیث امام زمان ایا واقعا حرف من را ندیدید یا نمی خواهید قبول کنید؟ واقعا در این حد با ادبیات عرب بیگانه هستید؟ لم در کنار فعل مضارع فعل را تبدیل به فعل ماضی منفی می کند این یک قائده است چیزی از فصاحت کلام کم نمی کند واژه زمان ریشه فارسی هم داشته باشد ربطی ندارد آن زمان در ادبیات عرب رایج بوده در ضمن گفتید از منابع ما ؟ کجا گفته زمان بعد از پیامبر وارد ادبیات عرب شد آدرس دقیق بدهید لطفا اگر منبع نگویید حرف تان اعتباری ندارد حدیث قدسی که فرمودید و بعد هم گفتید ولایت علی بن‌ابیطالب حصار است این حدیث در عیون الاخبار الرضا آمده که یک منبع شیعه است اصلا قبول کنیم و بگوئیم که جعل هست حدیث امام زمان در اکثر تاکید می کنم اکثر منابع شما آمده این جعل شیعه نیست در منابع شما هم آمده هزار منبع دارد من این بحث را رها نمی کنم تا به نتیجه برسد آن هم وقتی که حتی قبول نمی کنید لم در کنار فعل مضارع آن را تبدیل به ماضی می کند!!!!
  • IR ۱۶:۵۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    یعنی خدا سرپرست و مدبر امور کفار نیست؟ و طاغوت سرپرست و روزی رسان و مدیر و مدبر امور کفار و مشرکین است؟ چرا و به چه دلیل نمی گویید خداوند یار و یاور مومنین است ... و اما کسانی که کفر می ورزند یار و یاورشان طاغوت است؟مراد از طاغوت می تواند در اینجا شیطان باشد که در مقابل فرمان خدا طغیان کرد و الآن هم کفار را به ظلمت و تاریکی می کشاند.
    • زهرا IR ۱۸:۲۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      منظورم از سرپرست اینجا خالق و روزی ده و.....نبود منظورم این بود خداوند رهبری کسانی را که ایمان آوردند بر عهده دارد و آنان را هدایت می کند و رهبری کفار بر عهده طغیان گران است منظور از طاغوت شیطان یا....باشد دروغ نگویم من نمی دانم منظور از طاغوت چه بوده ولی ما طغیانگر ترجمه می کردیم البته اگر این آیه را یار و یاور هم ترجمه کنیم ربطی ندارد به آیه ولایت در کامنت دیگر گفتم انما یعنی فقط،یعنی می گوید دوست شما فقط کسانی اند که ایمان آوردند.....در قرآن جاهای دیگر (در کامنت دیگری اشاره کردم) کسان دیگری را هم دوست مومنان معرفی کرده
  • زهرا IR ۱۷:۰۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    ولی را یار و یاور معنا کردید با توجه به انما باید گفت یاور شما تنها خدا و رسولش و کسانی که.......شما در هر آیه مخاطب داری اینجا دوست یا ناصر مسلمین مخاطب هستند و با توجه به معنای انما نباید دوستی و نصرت از آنان به دیگری تجاوز کند یعنی تنها انان دوست یا یاور مسلمانان اند و کس دیگری غیر انان این حق را ندارد که دوست یا ناصر مومنان باشد،ولی درست نیست افراد دیگری به جز اینها هم می توانند دوست مومنان یا یاورشان باشند علاوه بر این آیات دیگری هم هست که دوستی دیگران بر مومنان را بیان کرده مثل انفال آیه ۷۲ مگر همه در رکوع زکات می دادند؟ لطفا این رو جواب بدهید همچنین بگید آیا لم فعل مضارع را ماضی نمی کنه؟ اینها اختلافات اصلی ما هستند امامت
    • IR ۱۸:۱۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      معنی دوست با معنی یار و یاور فرق می کند. لطفاً رجوع کنید به تفسیر المیزان در ذیل تفسیر آیات ۵۱ تا ۵۷ سوره مبارکه مائده.
    • زهرا IR ۱۹:۲۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      حرف من هم شامل یاور می شد هم دوست ......دوست که فقط الذین امنو.‌‌‌‌‌.....نیست.همچنین یاور هم فقط شامل الذین امنو.....نیست
  • زهرا IR ۱۷:۳۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    1 0
    جهنم ریشه ای فارسی دارد که در قران آمده همچنین فردوس،زمان هم مثل همین‌انشالله که حدیث از قران بالاتر نیست؟ منبعی که گفتید علمای ما گفته اند زمان بعد از پیامبر وارد عربی شده چیست؟
    • IR ۱۸:۱۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      ضمناً من نگفتم هیچ واژه ای از فارسی وارد زبان عربی نشده منظورم این واژه خاص( زمان) و در آن زمان خاص( در زمان حیات جسمانی نبی مکرم) است.
    • زهرا IR ۱۸:۱۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      مدرک بیاورید لطفا حرف بدون سند و مدرک را قبول نمی کنم بگوئید فلان لغت نامه گفته که زمان....
    • IR ۱۹:۲۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      زمان از واژه اوستایی دمان منتج شده که خود این واژه از دو بخش دَم به معنی لحظه و ان که پسوند استمرار است. به مرور زمان "د" به ز تبدیل شده است.
    • حقیقت گو IR ۲۲:۵۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      کلمات بسیاری در قرآن هست که ریشه عربی ندارند بلکه سریانی یا آرامی یا فارسی هستند به کتب لغت شناسی قرآنی مراجعه کنید . مثلا تنور کلمه عربی نیست ولی در قرآن آمده است . کلمه زمان را بر فرض هم بگیریم فارسی است هیچ استبعادی ندارد که در زمان پیامبر در زبان عربی متداول بوده . لطفا مباحث آبکی نکنید کمی تحقیق و انصاف در تاریخ داشته باشید . کسی که تاریخ را منصفانه مطالعه کند حقایق بر او آشکار می شود مگر اینکه فی قلوبهم مرض باشد . سقیفه متاسفانه چهره ی اسلام ناب را خدشه دار کرد .
    • زهرا IR ۲۳:۰۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      می خواهم قبول کنم که زمان ریشه اوستایی داشته ولی متاسفانه از آنجایی که به خواندن کتاب ها با مدرک عادت کرده ام این موضوع مانع می شود قانع شوم لطفا بگوئید در کدام لغت نامه و کتابی این موضوع نقل شده🙏
    • IR ۱۰:۲۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      جناب حقیقت گو، شما که پیرو اهل سقیفه نیستید و از اسلام ناب و خدشه دار نشده پیروی می کنید و خود را منصف و روشنفکر می دانید اگر حدیثی از امامی بشنوید که با قرآن مغایرت داشته باشد سراغ حدیث می روید یا قرآن؟ محض اطلاع جنابعالی باید بگویم از این نوع احادیث به وفور در کتب روایی شما وجود دارد. به ذکر یک نمونه بسنده می کنم. بنا به گفته علمای شما امام سجاد می فرمایند که قطع اعضای وضو در سارق صحیح نمی باشد در حالیکه قرآن صراحتاً به قطع دست سارق و سارقه فرمان می دهد. حق کدام طرف است؟ قرآن یا امام؟
    • حقیقت گو IR ۱۰:۴۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      از استدلال شما به روایت معلوم شد که نه دانش تفسیر دارید و نه دانش روایی . مانند کسی که علم پزشکی نداند وبخواهد درباره آن نظر دهد . بنده توصیه می کنم قبل از اینکه وارد این گونه مباحث شوید کمی علم تفسیر ، درایه و روایه و بویژه تاریخ مطالعه کنید . امام سجاد علیه اسلام نیز بر اساس آیات قرآن حکم به قطع دست تا میزان مشخص کردند . حضرت هیچگاه قطع دست سارق(البته طبق شرایط آن در فقه ) را رد نکرده اند. متاسفانه دانش ناقص شما باعث درک و برداشت نادرست شما شده است . هم برداشت نادرست و ناقص در سقیقه نیز اتفاق افتاده است .لطفا برای فهم بیشتر مطلب به علمای منصف خود مراجعه کنید . و یهدی الیه من ینیب . امیدوارم خداوند حقایق را برای شما آشکار کند .
    • IR ۱۱:۳۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      فقط تقلید، تقلید تقلید، کی می خواهید از منطق پیروی کنید؟ اولاً که این مطلب و این حدیث در کتب خود شما آمده است و ثانیاً مگر هر قسمت از دست جزو اندام وضو نیست ؟و ثالثاً جواب سوال مرا ندادید اگر امام سجاد چنین حدیثی داشته باشند( که طبق کتب شما دارند) شما کدام طرف را می گیرید؟ رابعاً اگر این حدیث صحیح نیست چرا از کتابهایتان حذف نمی کنید؟ این علم درایه و رجال و... که خروجی اش این باشد به چه دردی می خورد؟
  • IR ۱۷:۵۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    رضا جان تو بیدار باش و بیدار بمان ما را غمی نیست. اگر چیزی از منطق سرت می شود دلایلی که آورده ام را دوباره بیطرفانه بخوان تا بفهمی خواب کیه و خوابزدگی چیه؟ گناه ما اهل سنت این است که مانند شما اهل تشیع نیستیم که به محض اینکه جایی ببینیم نوشته قال الصادق و قال الباقر... دیگر هر چی بود چشم و گوش بسته قبول کنیم. صدق کلامم را با یک روایت از هزاران روایتهای ساختگی بحارالانوار علامه مجلسی به پایان می برم و انتظار اندکی تفکر و تعقل دارم نه تعصب و تقلید کورکورانه. فلانی از فلانی ...نقل کرد که دیدم امام باقر از گِل فیلی ساخت و بر آن سوار شد. فیل زنده شد و به پرواز درآمد و امام باقر سوار بر آن به زیارت کعبه رفت و برگشت!!! این مشتی از خروار که نه قطره ای از دریای روایات جعلی و بی پایه این کتاب است که آن هم از روی کتب علمای دیگر شما اقتباس شده است. ناگفته نماند که جدیداً یکی از علمای شیعه که بهره ای از انصاف داشته، تعداد ۱۱۰ جلد بحارالانوار را با ارفاق و چشم پوشی کامل به سه جلد تقلیل داده و بقیه موارد را جعلی، ضعیف و بی اساس خوانده است. من حتی بعضی از احادیث و روایات کتب اربعه خودمان را هم قبول ندارم . دید من نقادانه است نه پذیرش چشم و گوش بسته. «فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ، أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ» پس بشارت باد بر بندگانی که کلام و اقوال مختلف را می شنوند و از بهترین شان پیروی می کنند. آنان کسانی هستند که خداوند هدایت شان کرده و هم آنان صاحبان خرد هستند.
    • زهرا IR ۱۸:۱۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
      0 0
      من هم قبول ندارم که بحار ۱۰۰٪ صحیح هست دکتر شریعتی هم معتقد بود بحار باید یک بار دیگر نوشته شود و اصلاحاتی صورت بگیرد ولی حدیث امام زمان در تمام منابع آمده دیگر چیزی که در تمام منابع آمده باشد قابل رد است؟ در ضمن نگفتید لم قبل فعل مضارع آن را ماضی نمی کند ؟
  • IR ۱۸:۰۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    در همین سایت حوزه نیوز آمده است. لطفاً جستجو بفرمایید
  • IR ۱۸:۱۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    در مورد حدیث مورد نظر شما مفصلاً و با ذکر مثال فارسی توضیح دادم . ظاهراً دست اندرکاران محترم سایت حوزه نیوز در حال بررسی هستند و ان شاء الله بزودی نظرم را درج خواهند کرد.
  • IR ۱۸:۱۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    در مورد حدیث مورد نظر شما مفصلاً و با ذکر مثال فارسی توضیح دادم . ظاهراً دست اندرکاران محترم سایت حوزه نیوز در حال بررسی هستند و ان شاء الله بزودی نظرم را درج خواهند کرد.
  • IR ۲۰:۱۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    شاید یادم رفته گزینه ارسال را بزنم و صفحه ریفرش شده و پیامم حذف شده باشد چون چند ساعت پیش آن پیام را فرستادم ولی هنوز منعکس و درج نشده است. اگر اجازه بفرمایید فقط آیات قرآن که مورد قبول هر دوی ما هست را بررسی کنیم و اگر هم اصرار دارید روایت من مات... باز هم مورد کنکاش قرار بگیرد ان شاء الله فردا در خدمت جنابعالی هستم.
  • زهرا IR ۲۲:۲۲ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    0 0
    اگر وجود امام لازم نبود و اگر همه ولایت امام را قبول می کردند الان من و شما سر آیه ولایت و حدیث امام زمان بحث نمی کردیم! چون امامی مشخص بود که تفسیر و تاویل واقعی را می دانست نه اینکه طبری یک چیز بگوید آقای y یک جور دیگر تفسیر کند آقای x یک جور دیگر
  • زهرا IR ۲۳:۱۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
    1 0
    گفتید واژه زمان از دمان گرفته شده! به معنی واقعی کلمه یا ابوالفضل عباس!😐 به هر لغت نامه ای سر بزنی دمان به معنی نفس نفس زنان است صفتی برای حیوان درنده در حال خشم دم اینجا معنی نفس دارد نه زمان اصلا هیچ یک از معنی هایی که برای دمان ذکر شده ربطی به زمان ندارد !یا در فرهنگ جهانگیری آمده بانگ و فریاد کننده حالا چطور زمان که ۱۸۰ درجه از لحاظ معنایی تفاوت دارد از دمان گرفته شده؟ بالاخره باید یک ربطی به هم داشته باشند،.ضمن اینکه منبع هم نیاوردید فردوسی نوشته: که امد سپهدار افراسیاب/سپاهی دمان همچو کشتی بر آب فردوسی: چو لشکر به نزدیک شاه امدند/دمان با درفش و کلاه امدند
    • IR ۱۲:۰۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      زهرا خانم عرض کردم واژه دمان در زبان اوستایی به معنی زمان بوده و به مرور زمان د تبدیل به ز شده است و الآن در فارسی دری دمان به آن معنی نداریم. زبان شاهنامه هم زبان فارسی دری است. و خودتان می دانید که فردوسی تا جاییکه توانسته از کلمات عربی استفاده نکرده اما کلمه زمان چون فارسی اصیل بوده بارها و بارها در شاهنامه بکار رفته است در حالیکه در کل نزدیک به پنجاه هزار بیت شاهنامه فقط به تعداد انگشتان دست از واژه عربی استفاده شده است. این هم یک دلیل دیگر بود که زمان کلمه ای فارسی است.
    • IR ۱۳:۵۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      سیر تحول زبان فارسی بصورت خلاصه شده به این گونه بوده : زبان پارسی اوستایی>>>پارسی کهن یا پهلوی>>>پارسی میانه>>>پارسی نوین که یکی از شاخه های آن فارسی دری ( زبان شاهنامه) و فارسی امروزی می باشد. و البته هرکدام از زبانهای ذکر شده بجز زبان اوستایی که یک زیر شاخه و پارسی کهن که دو زیر شاخه دارد هرچه به زمان حال نزدیک می شویم زیر شاخه های زیادی ایجاد می شود.
    • زهرا IR ۱۴:۵۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      حالا از کجا معلوم بعد از پیامبر وارد عربی شده؟
  • IR ۱۰:۱۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
    0 0
    خواهر گرامی ام سلام، از من مدرک خواسته بودید خدمت شما تقدیم می کنم. کافیست عنوان های فارسی را کپی کرده و در گوگل یا کروم جستجو فرمایید. در سایت اولی پس از باز کردن سایت، باید روی حرف "ز" کلیک کنید ۱.سایت اول: فهرست واژه‌های عربی با ریشه فارسی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد https://fa.m.wikipedia.org ۲.سایت دوم: با توجه به این‌که کلمه «زمان» منشأ فارسی دارد، آیا می‌توان وجود کلماتی https://www.islamquest.net ۳. کتاب"فقه اللغه و سرالعربیه"نوشته ثعالبی ص۴۵۳ اما لازم است عرض کنم که من ترجیح می دادم بجای روایات که هر کسی به نوعی روایت کرده و یک مطلب را به صدها شکل روایت و منتقل کرده اند، سراغ قرآن برویم که کلامش یکی و از دستبرد و خطا و اشتباه مصون است. لذا اگر اجازه بدهید بحث در مورد احادیث و روایات را همین جا خاتمه دهیم و اگر راجع به آیه انما ولیکم الله... هنوز نکته نگفته، مبهم و یا سوالی دارید مطرح بفرمایید وگرنه سراغ آیه امامت حضرت ابراهیم(ع) برویم.
    • زهرا IR ۱۱:۱۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      1 0
      خیر ! مسئله ولایت حل نشده شما اشکال طرح کردید و جواب دادم و هیچ واکنشی نشان ندادید؟ این یعنی چه یعنی قبول کردید یا نکردید؟ فقط الذین......دوست من می توانند باشند کس دیگری حق ندارد؟ گفتید به ایات قبل ربط دارد گفتم فقط در حالتی می توانید بگوئید که مدرک بیاورید ایات مائده یک جا نازل شده اند،الان قبول دارید؟ شان نزول درباره ابوبکر و بن صامت گفتم در آیه قرینه بیاورید تا ثابت شود رکوع معنی خضوع دارد آوردید؟ لم قبل فعل مضارع آن را ماضی می کند ولی بدون هیچ‌آگاهی آمدید و گفتید حدیث رد می شود چون فعل مضارع دارد(در حالی که مضارع با لم ماضی می شود!) خدمت دهن پرکنی از ابوبکر و عمر و عثمان در زمان حیات پیامبر آوردید؟
  • زهرا IR ۱۱:۴۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
    0 0
    گفتید حکم امام سجاد من نمی دانم از کدام کتاب حرف زدید ولی حکم قطع دست امام سجاد اینگونه بود: باید انگشت ها قطع شود چون کف است در نماز واجب است(تفسیر العیاشی،ج۱،ص۳۲۰) حتما می دانید که جناب عثمان از اجرای حد بر ولید که مست به محراب رفته و نماز صبح را چهار رکعت خوانده بود خودداری می کرد تا اینکه علی در یکی از کوچه های مدینه حکم را بر او اجرا می کند و می فرماید: تا زنده ام نمی گذارم حدود الهی تعطیل شود(مروج الذهب،مسعودی،ج۲،ص۳۴۵) نمی خواستم وارد این حرف بشوم ولی نمی توانستم در برابر این حرف هم ساکت بمانم!
    • IR ۱۵:۲۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      یعنی خداوند نمی دانسته که کف دست جزو اعضای وضو است و نباید قطع شود؟ چرا خداوند نفرموده فقط انگشتان سارق قطع شود؟
    • IR ۱۵:۳۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      در مورد حکم و اجرای حد بر ولید اگر عثمان حد را جاری نکرده ، کوتاهی کرده ولی حکم خدا را که تغییر نداده و عوض نکرده است. ضمن آنکه در قرآن حدی برای شرابخوار تعیین نشده است. این را شما که حافظ قرآن هستید باید بهتر از من بدانید.
  • زهرا IR ۱۲:۱۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
    0 0
    زمان،کزازی= ریشه دمان دارد، زمان= ریشه سامی ذمن دارد زمان= ریشه آرامی دارد و وارد عربی،فارسی،کردی،ترکی و ارمنی شده با تلفظ گوناگون زمان= ریشه عربی دارد کلمه ای با این همه اختلاف چه اصرار دارید بگوئید فارسی بوده؟ از کجا معلوم شد بعد پیامبر وارد عربی شده؟ این حدیث در تمام منابع با تفاوت آمده یعنی حتی اگر بخواهیم بگویم در مناقب نویسنده ناشی زمان اضافه کرده در منابع دیگر بدون زمان و یا با تفاوت های دیگری آمده اگر حدیثی جعلی باشد اکثر منابع آن را نمی اورند/ اگر هم فرض کنیم جعل است افرادی مثل امام احمد بن حنبل را که احکام و اعتقادات تون رو ازشون گرفتید کلا میرن زیر سوال!!
    • IR ۱۵:۲۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      خواهر عزیزم، من مثل شما نمی گویم یا حضرت عباس ولی اگر در هیچ چیز تخصصی نداشته باشم در زبانشناسی که رشته ام بوده، اندکی اطلاعات دارم. در آن هنگام که زبان اوستایی در قلمرو پهناور ایران باستان رواج داشت ، هنوز زبان عربی و عبری وجود نداشت که کلمه زمان از عربی وارد آن شود و قرنها بعد عبری از سریانی انشقاق یافت و عربی از عبری منتج و گرفته شد. زبان سریانی که جد و نیای عبری و عربی است جزو زبانهای سامی است و با زبان اوستایی که از نژاد زبانهای هندو اروپایی است هیچ نسبت و قرابتی از نظر واژگان و اختلاط و امتزاج و انشقاق نداشته است و اگر واژه ای مشترک است قطعاً از فارسی وارد زبان عربی شده است. حالا اگر شما می خواهید در مقابل این حقیقت موضع بگیرید به خودتان مربوط است ولی من مجبور نیستم با وجودی که به درستی گفته خودم یقین دارم ، ادعای شما را قبول کنم. حقیقت را که نمی توان انکار کرد.
    • زهرا IR ۱۷:۴۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      موضع نمی گیرم قبول می کنم فارسی بوده ولی نگفتید برچه مبنایی بعد از پیامبر وارد عربی شده؟
  • IR ۱۳:۰۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
    0 0
    در مورد امامت و ولایت در آیه امامت حضرت ابراهیم دوباره توضیح خواهم داد، در مورد الذین که قبلاً گفتم یار و دلداده با دوست با هم فرق دارد خداوند می فرماید"أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «16 توبه» آیا چنین می‌پندارید که شما را (بدون آزمایش) به حال خود رها می‌کنند در صورتی که هنوز خدا معلوم نگردانیده که از شما چه کسانی اهل مجاهده‌اند و جز خدا و رسول و مؤمنان را هرگز دوست خود و همراز خویش نگزیده‌اند؟ و خدا از همه کردار شما آگاه است. و همچنین می فرماید"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ ای اهل ایمان دشمن من و دشمن خودتان را یار و یاور خود نگیرید.." يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصاري‏ أَوْلِياءَ ای مومنان، یهود و نصارا را یار و دوست خود نگیرید...در آیه ۱۶ سوره توبه ولیجه یعنی دوست و یار جانی و همدل و همراز که صراحتاً خداوند از دوستی خدا، رسولش و مومنین سخن می گوید. ولی و ولیجه هم معنی و هم ریشه هستند. من از شان نزول آن آیه در مورد ابوبکر حرفی نزدم. ابن صامت را هم از قول مفسر خود شما آوردم. در مورد نزول همزمان یا عدم آن اطلاعی ندارم اما نباید بخاطر به کرسی نشاندن ادعای خودمان بین آیات قرآن تشتت، ناهماهنگی، تناقض ، ابهام، ناپیوستگی و بی ربط بودن ایجاد کنیم. اگر هم به ادعای علمای شما آیه ۵۵ بعداً نازل شده حتماً ارتباطی بین این آیه و آیات ماقبل و مابعد آن وجود داشته که پیامبر(ص) به دستور خداوند آنرا در بین آیات قرار داده است. در مورد روایت من مات... آنقدر اقوال و جملات مختلف وجود دارد که خواننده سر در گم می ماند بالآخره پیامبر( ص) کدام یک را فرمودند پس از نظر من این بحث روایات تمام شده است. در مورد راکعون من گفتم شاید منظور خشوع و خضوع باشد و شما فرمودید منظور معنی مجازی رکوع است و من قبول کردم چون اگر دقت بفرمایید هردو یکی است. در مقابل خدمات جناب مولا علی( ع) آن سه نفر خدمت قابل به ذکری نداشته اند فقط ابوبکر حضرت بلال را با پول خود آزاد کرد و در غار ثور بهمراه پیامبر بود و عبارت" لا تخف، ان الله معنا" خطاب به اوست .
    • زهرا IR ۱۵:۱۲ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      ببینید بزرگوار من نگفتم چرا دوست شما خدا و رسول و مومنان هست در آیه ولایت واژه انما آمده انما یعنی فقط در آیه ۱۶ توبه که فرمودید کلمه انما ندارد نمی گوید دوست فقط خدا و رسول و مومنین اینجا انما جمله را اینطوری کرده دوست فقط خدا و رسول و کسانی که ایمان آوردند.......خب یعنی به جز کسی که در رکوع زکات میده کس دیگری دوست نمی تونه باشه؟ این با منطق سازگار نیست اگه قرار باشه دوست فقط کسانی باشن که ایمان آوردن و در رکوع زکات می دن من کلا از اسلام بر می گردم ! همه مومنان مگر در رکوع زکات می دادند؟ روایت اقوال مختلف دارد ولی همه منابع گفته اند و مفهوم اصلی این را می رساند بدون امام مرگت مرگ‌ جاهلی است علمای بزرگ شما پذیرفته اند و شما نمی پذیری؟
    • زهرا IR ۱۵:۲۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      1 0
      اینکه ایه قبل و بعد ربطی به هم نداشته باشند در قران دیده شده و ایجاد ناهماهنگی نیست.بار اول در سوره مائده اتفاق نیفتاده مثلا آیه ۳۲ احزاب اشاره به زنان دارد یک دفعه در آیه ۳۳ ضمیر عوض می شود و به مذکر اشاره می کند دوباره در آیه بعد به زنان اشاره می شود پس چیزی نیست که به خاطرش بتوان گفت آیه ولایت هم ربطی به ایات قبل و بعد دارد
    • زهرا IR ۱۵:۳۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      قرآنی که الان دست ماست ترتیب اش مثل هنگام نزول نیست! بعضی از ایات در مکه و برخی در مدینه نازل شده اند ولی در ترتیب فعلی ایات مدنی اول قران قرار دارند و آیات مکی بعدا،درحالی که اگر طبق نزول مرتب می شد ابتدا باید ایات مکی و سپس و مدنی قرار می گرفت.طبق شواهد ابتدا سوره علق نازل شده ولی در چینش امروز قران که احتمال زیاد همان مصحف عثمان باشد که به دست ما رسیده علق اول قران قرار ندارد!!!! پس چینش قران مثل زمان نزول نیست.البته این به این معنی نیست که محتوای قران دستکاری شده باشد نه فقط ترتیب اش به هم خورده عثمان خود می گفته : من جرئت ندارم تغییری در ایات قران ایجاد کنم و جدای از اینها اگر اشتباه نکنم ایات هر سوره به ترتیب زمان نزول شان کنار هم چیده شده اند یعنی ممکن است انفاق امیر در رکوع پیش از آیه بعدی اتفاق افتاده باشد
    • زهرا IR ۱۵:۴۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      درباره آزادی بلال: چنین اتفاق پر شبهه که چندین نقل درباره اش هست را سندی برای خدمت جناب ابوبکر حساب نکنید! جدای از آنکه شیخ طوسی و ابن شهر آشوب آزادی بلال را توسط پیامبر دانسته اند ابوجعفر اسکافی استاد ابن ابی الحدید معتقد است که بلال را پیامبر آزاد کرد. و این جمله که اگر ثروتی داشتم بلال را می خریدم کلا جعلی است.به خاطر اینکه حضرت خدیجه تمامی ثروت خود را در اختیار پیامبر گذاشته بود.حال چطور پیامبر می گوید اگر پولی داشتم بلال را آزاد می کردم‌ و اگر هم بخواهیم در نظر بگیریم ابوبکر آزاد کرده،اولا پول و ثروت ابوبکر آنقدر نبود که برده آزاد کند و تعدادی از منابع هم که گفته اند ابوبکر آزاد کرد برخی معتقدند پولش را قرض گرفت اگر هم آزاد کرده باشد در منابع اهل سنت آمده که ابوبکر مدام سر بلال منت می گذاشت که تو آزاد شده منی هرچند که من کلا اصل این قضیه را دور از حقیقت می دانم و با عقل سازگار نیست
    • زهرا IR ۱۶:۰۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      حضور در ثور هم خدمت حساب نمی شود! طبری،تاریخ طبری،۱۰۰/۲: ابوبکر از جریان هجرت رسول خدا خبر نداشت هنگامی که به نزد علی رفت و خبر هجرت پیامبر را از او گرفت.ابوبکر با عجله خود را به پیامبر رسانید.و با ایشان همراه شد. برخی هم نوشته اند پیامبر از ترس اینکه محل اختفای ایشان را لو دهد او را با خود برد
  • IR ۱۵:۳۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
    0 0
    پاسخ آن جناب حقیقت گو را هم مفصلاً دادم ولی هنوز چاپ نشده. در مورد حکم و اجرای حد بر ولید اگر عثمان حد را جاری نکرده ، کوتاهی کرده ولی حکم خدا را که تغییر نداده و عوض نکرده است. ضمن آنکه در قرآن حدی برای شرابخوار تعیین نشده است. این را شما که حافظ قرآن هستید باید بهتر از من بدانید.
  • IR ۱۶:۲۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
    0 0
    حوزه نیوز عزیز، لطفاً همه نظراتم را چاپ بفرمایید، من و خواهرم زهرا خانم داریم به نتایج جالبی می رسیم.
  • زهرا IR ۱۷:۵۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
    0 0
    بله! من مطالعه(چه بسا اندک) درباره تاریخ اسلام و قرآن داشته ام ، در قران آمده که دست قطع شود ولی کیفیت نگفته و کیفیت را باید پیامبر و پس از ایشان امامان(شما قبول نداشته باش،بخوان عالم دینی) تعیین کند.خب تمام جزئیات نماز هم در قران نیامده (اگر آمده بود الان من و شما بر سر خواندن اش اختلاف نداشتیم) حکم امام هم منطقی است کف دست در نماز واجب است جناب عمر که حکم خدا را تغییر داد ! کجا آمده متعه حرام است که ایشان حرام اعلام نمود؟
    • IR ۲۰:۰۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      خواهر فرزانه من، بنده فعلاً در مورد متعه اظهار نظر نمی کنم چون مطالب با هم قاطی می شود اما شما عمداً یا سهواً از جواب دادن به سوالم طفره رفتید؟ اگر قرآن می گفت مثلاً گوش یا بینی دزد را ببرید می شد کیفیت و کمیت را در نظر گرفت اما وقتی به صراحت می گوید دست سارق را ببرید کجایش نیاز به تعیین کمیت و کیفیت دارد؟ نگفته انگشتان بلکه گفته دسسسست دزد باید بریده شود.یعنی خدا تشخیص نداده بود که کف دست از اعضای وضو است؟ خواهش می کنم منصفانه و بدون جانبداری به این سوال توجه فرمایید و یکبار هم که شده خودتان را جای بنده بگذارید بالآخره حکم قرآن را عمل کنیم یا این حکم را؟ اگر نخواستید به این سوال جواب دهید اشکالی ندارد.
    • زهرا IR ۲۳:۱۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      یک کامنت دیگر دادم و دلیل را از زبان امام جواد با تکیه بر قران گفتم فکر کنم وقتی این کامنت را نوشتید هنوز کامنت من راندیده بودید لطفا ببینید اگر حرفی بود بفرمایید
  • زهرا IR ۱۷:۵۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
    0 0
    در قران مجازات شراب خواری نیامده ولی آن را گناه شناخته و طبق احکام ۷۰ ضربه مجازات دارد و وقتی این مجازات در زمان پیامبر انجام می شده چرا باید جناب عثمان ولید را حد نزند؟ جدای از آن ولید حرمت خانه خدا را شکسته است.کجا آمده یک شرابخوار می تواند پیش نماز باشد؟ شرابخوار نجس است
    • IR ۲۰:۰۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      من که عرض کردم ، عثمان در این کار قصور یا تقصیر داشته است.
  • زهرا IR ۱۸:۲۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
    0 0
    اولا حکم ۷۰ ضربه برای ولید اگرچه در قران نبود ولی از احکام بود و در زمان حیات نبی اکرم بر شرابخوار حد زده می شد و اتفاقا دلیل من برای رد فتوحات عصر خلفا همین است! کسی که خود بر احکام ساده آگاهی ندارد(یا نمی خواهد اجرا کند،الله اعلم) چگونه می تواند اسلام را به کشور های دیگر ببرد اول باید خودش اعلم باشد سپس دیگران را (با زور شمشیر و چماق ) مسلمان کند! جدای از آن از این قبیل حکایت در وصف دانایی خلفا به مسائل قضایی و فقهی فراوان فراوان است! در یکی از شب ها خلیفه دوم در کوچه های مدینه گشت می زد که مرد و زنی را در حال ارتکاب عملی ناشایست دید فردا صبح در مسجد از مردم پرسید: اگر پیشوایی مرد و زنی را در هنگام فحشا مشاهده کند و براساس مشاهده فردی خود بر آن ها حد اقامه کند کاردرستی انجام داده یا خیر؟ مردم گفتند : تو پیشوایی و از چنین اختیار برخورداری در این زمان علی که در مسجد حاضر بود گفت: چنین حقی نداری و اگر انجام دهی برای خود تو حد اقامه می شود زیرا خدا در این مورد به کمتر از چهار شاهد راضی نشده (الفتوحات الاسلامیه،ج۲،ص۴۲۸)
  • IR ۲۰:۴۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
    0 0
    ببخشید پیامکهای پایین را الآن دیدم. از طرف من به آقای رائفی پور بفرمایید اگر همان فتوحات غیر اسلامی نبود ایشان الآن باید توی آتشکده مشغول عبادت اهورا مزدا و اهریمن می بودند. و ایشان بفرمایند چرا امام سجاد برای مرزدران و سربازان جبهه اسلام دعا می فرمودند؟ مگر سپاهی که در حال نبرد با دشمن بودند متعلق به امویان نبودند؟ قدر مسلم ابوبکر و عمر از یزید و معاویه که بهتر بودند؟ ارزش کار شهدای صدر اسلام را با این اظهارات زیر سوال نبرید، خود استاد رائفی پور برای ارتقاء اسلام چه کرده جز اختلاف و تفرقه افکنی. ان شاء الله بزودی تشت رسوایی اش از بام خواهد افتاد و چنان صدایی خواهد کرد که گوش فلک کر خواهد شد. کسی که بین امت رسول الله تفرقه و اختلاف بیندازد در هر لباس و پست و مقامی باشد ،دشمن خدا و رسولش است و خداوند بینی اش را به خاک مذلت خواهد مالید. ایشان نمونه کامل شیعه انگلیسی است.
    • زهرا IR ۲۳:۱۲ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      آقای رائفی پور شیعه انگلیسی است؟ ایشان از مریدان رهبری هست و رهبر مگر جز به وحدت توصیه کرده؟ ایشان یک سخنرانی دارد با عنوان فتوحات غیراسلامی دارند که هرچه می گویند از منابع معتبر خودتان می گویند،من خودم چند کتاب در رابطه با فتوحات دارم متاسفانه الان در خانه نیستم به کتابخانه دسترسی ندارم فردا ذکر می کنم من خودم یک بازه زمانی به جز تاریخ شاهنشاهی ایران چیز دیگری نخواندم جالب بود وقتی به فتح ایران رسیدم مطالبی جالبی دیدم و تعجب کردم چون هیچ چیزی در کتب درسی به ما نگفته بودند این یک تابو هست که باید بشکند(دکتر زرین کوب یک قدمی در این زمینه برداشت البته من ایشان را تایید نمی کنم چون دو قرن سکوت را با تعصب نوشت ) تا جایی که من‌می دانم بعد از معاویه فتوحات چندانی صورت نگرفت! امام سجاد این دعا را کجا گفتند؟ لطفا منبع فکر نمی کنید کمی تند و متعصبانه برخورد کردید؟ البته این برخورد شما استثنا نیست من وقتی درباره فتوحات با دوستان شیعه هم حرف می زنم با چنین برخورد تندی(چه بسا تند تر) روبرو می شوم همه می گویند :ها! اگر این فتوحات نبود الان آتش را پرستش می کردی برو خدایت را شکر کند بچه جان تو را چه به این حرف ها دهنت بوی شیر می دهد می آیی درمورد فتوحات اسلام نظر می دهی؟!! زرتشتی ها اهریمن را نمی پرستند اهریمن شیطان است و اهورا خدای یگانه تاریخ همه چیز را گفته اگر مایل باشید نام تک تک‌ خونریزی ها را خواهم برد!با منبع موثق این فتوحات اگرچه باعث گسترش اسلام شدند ولی روح اسلام ناب محمدی در آنها وجود نداشت.عجم در طبقه پایین تری از غرب قرار داشت و کجای این با سیرت محمدی که بلال سیاه را با سفید یکسان می دانست؟
  • IR ۲۱:۱۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
    0 0
    نکته دیگری که الآن دیدم و باید توضیح بدهم این است که شما فرموده بودید چطور می شود که بگوییم یار و یاور شما، خداوند، پیامبرش و کسی است که در رکوع صدقه می دهد. یعنی بقیه یار مومنان نیستند؟ اولاً شما نیمی از معنی آیه را از ترجمه مورد نظر من گرفته اید و نیم دیگر را از ترجمه مورد تایید خودتان. ما کلمه الذین را مفرد در نظر نمی گیریم بلکه آنرا ضمیر جمع می دانیم و معتقدیم که به کل جامعه اسلامی و مومنین برمی گردد. ثانیاً اگر همین ترجمه نیمانیم شما را هم در نظر بگیریم و شان نزول آیه را فقط به امام علی(ع) نسبت دهیم باز هم مشکلی ایجاد نمی شود. دلیل: از آنجا که آن حضرت بخاطر رشادتهای بی بدیل شان در غزوات و کشتن مشرکانی که چه بسا اقوامی در بین مسلمانان داشتند مورد عداوت و دشمنی عده ای از مسلمانان قرار داشتند . خداوند به این ترتیب از مسلمین می خواهد تا محبت و ولای حضرت علی( ع) را در قلب خود جای دهند و در روز غدیر هم پیامبر( ص) بعد از حدیث من کنت مولاه فهذا علی مولاه بخداوند عرضه می دارند که پروردگارا دوست بدار کسی را که علی را دوست دارد و دشمن بدار کسی را که علی را دشمن بدارد.
    • زهرا IR ۲۲:۵۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
      0 0
      اگر الذین را برای امام علی در نظر بگیریم مشکلی ندارد در ادبیات عرب و عجم گاهی برای مفرد ضمیر جمع به کار می رود و یا در قران هم گاهی می بینیم که برای جمع فعل مفرد به کار رفته شامل جمیع مومنان نمی شود چون همه مومنان که در رکوع صدقه نمی دادند من که نمی دهم‌شما می دهید؟ منظور من را متوجه نشدید! آیه با انما شروع شده انما محصور می کند یعنی دوست شما فقط علی و پیامبر و خداست؟ کس دیگری دوست نمی تواند باشد؟ انما معنی فقط می دهد، چرا باید فقط دوست خدا و رسول و علی باشد؟ حسن و حسین و عمار یاسر دوست نمی توانند باشند؟ در حالتی می توانستیم اینطور ترجمه کنیم که خدا به دوستی علی توصیه کرده که انما وجود نداشت و دوستی را به خدا و رسول و علی محدود نمی کرد.... جسارتا از غدیر فقط من کنت را گرفتید؟ ادامه خطبه غدیر را نمی خوانید؟ در ادامه آمده که علی جانشین و خلیفه من است الان من در خانه نیستم به کتابخانه دسترسی ندارم من خطبه غدیر را دارم حدود ۵۰ صفحه هست! شما از این ۵۰ صفحه فقط من کنت مولا را گرفته اید و نتیجه هم می گیرید که من دوست هرکسم علی دوست اوست!
  • زهرا IR ۲۱:۱۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
    0 0
    تغییر حکم قطع ید و باطل شدن حرف امام سجاد را قبول ندارم چون بقیه امامان هم‌گفته اند این هم دلیل از زبان امام جواد: رسول خدا فرمود: نماز باید بر هفت موضع استوار شود پیشانی دو دست دو پا دو زانو اگر از مچ یا آرنج قطع شود کلا دستی وجود نخواهد داشت که موقع سجده زمین نهد این در حالی است که خدا می فرماید مواضع سجود هفت گانه برای خداست،و آنچه به خدا تعلق دارد قابل قطع نیست تفسیر عیاشی،ج۱،ص۲۵۳،۲۵۲،باب ۴ حدقطع. من مسلمان که حالا اشتباهی کرده ام و نماز هم می خوانم وقتی دستم را از ته قطع کنی چگونه نماز بخوانم؟ این عین منطق است
  • IR ۲۱:۱۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۳۰
    0 0
    هر زمان صلاح می دانید به سراغ مبحث آیه امامت حضرت ابراهیم (ع) برویم.
  • IR ۰۰:۵۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۱
    0 0
    زهرا خانم عزیز، اول عرضی که دارم این است که نه تنها اعضای هفتگانه ای که فرموده بودید بلکه همه اعضا و جوارح و وجود انسان متعلق به خداوند است. همان خداوندی که مالک تمام وجود انسان است خودش این دستور را داده است. دوم مگر کسانی که دست ندارند و یا در اثر حادثه، تصادف و یا بعلت بیماری دست شان قطع شده نباید و نمی توانند نماز بخوانند؟ نماز هیچگاه و حتی در بدترین شرایط از گردن انسان ساقط نمی شود بطوریکه اگر بیمار در رختخواب باشد و نتواند بایستد می تواند نشسته بخواند و اگر نتواند بنشیند باید خوابیده به پشت و با اشاره ابرو بخواند در هر حال نماز نباید ترک شود( بانوان در مدتی محدود استثناء هستند). وقتی کسی خوابیده به پشت نماز بخواند هیچیک از اعضای هفتگانه با زمین تماس ندارد آیا اشکالی ایجاد می کند؟ شاید استدلال بیاورید که از روی اضطرار و ضرورت است خوب این هم می تواند یک مورد اضطراری باشد. دوم اینکه خدا خودش هم می دانست که دست عضو نماز است ولی نگفت انگشتان قطع شوند بلکه گفت باید دست دزد قطع شود. سوم، چرا خود پیامبر اکرم (ص) و یا حضرت علی(ع) این حکم را تغییر ندادند؟ در مورد پیامبر که مطمئن نیستم اما در زمان خلافت حضرت علی(ع) خود آن حضرت دست یکی از یارانش را به جرم دزدی قطع کردند و آن شخص درحالیکه دست قطع شده اش را در دست دیگرش بالای سر گرفته بود در کوچه های شهر می گشت و اشعاری در مدح عدالت آن حضرت می خواند و وقتی که رفتارش مورد اعتراض عده ای قرار گرفت که علی دستت را قطع کرده و تو مدحش می کنی چیزی به این مضمون گفت که چه بگویم در ستایش مردی که در عدالت در دنیا بی همتاست؟ سوم با این استدلال کسانی که زنای محصنه، تجاوز به عنف و یا لواط می کنند نباید اعدام و سنگسار بشوند چون کلاً همه جوارح هفتگانه از آنها گرفته می شود. اینجا دیگر باید یک طرف را گرفت یا طرف قرآن را یا طرف روایت را، حالت بینابینی وجود ندارد. خواهش می کنم خود را از قید و بند روایات آزاد کنید و طرف قرآن را بگیرید که راه نجات همین است، پیروی از قرآن و تعقل، تدبر در آن با کمک گرفتن از عقل و منطق و استدلال.
    • زهرا IR ۱۰:۳۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۱
      0 0
      در زمان حکومت عمر بن خطاب دزدی را نزد او آوردند و به دستورش انگشتان دست راستش را قطع کردند،پس از مدتی بار دیگر همان دزد را آوردند و عمر دستور داد انگشتان پای چپش را ببرند،وقتی بار دیگر همان دزد را به جرم دزدی آوردند عمر تصمیم گرفت انگشتان دست دیگر او را قطع کند وقتی خبر به حضرت علی رسید به عمر گفت: این کار را نکن دست و پایش را نبر بار سوم باید او را به زندان بیندازی (بحار،ج۴۰،ص۲۲۸،مناقب....) گاهی آیه ای از قرآن تکمیل کننده آیه دیگر است در آیه ۱۸ جن آمده مساجد برای خداست(برخی اینگونه تفسیر کرده اند که منظور از مساجد مواضع سجود است ) با تکیه بر همین تفسیر گفتند
    • زهرا IR ۱۱:۱۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۱
      0 0
      قران گفته دست راست چون معمولا دزدی با دست راست صورت می گیرد و در اصل انگشتان مال دزدی را بر می دارند، ابن حزم اندلسی گوید: علی انگشتان دست و نصف قدم پا را قطع می کرد درمورد روایت قطع دست یار امام من در منبعی خوانده بودم که امام پنچه هایش را قطع کرده(منبع خواهم گفت الان دسترسی ندارم) شما به دستت نگاه کن ببین پنچه اش کجاست! منظور از اعضای هفت گانه این نبود که دیگر اعضا برای خدا نیست! منظور این است با مواضع سجود غیر خدا را نخوانید😐 قطع دست در آیه به صورت مجمل ذکر شده و مراد از آن مبهم است.ناگزیر باید به وسیله قران یا سنت تبیین شود در ۱۸ جن گفته مساجد برای خداست و با آن غیر خدا را پرستش نکنید،این به این معنا نیست که دیگر اعضا برای خدا نیست ولی در پرستش خداوند این ها واجب هستند و قرآن تاکید کرده با آن غیر الله را نپرستید برادر من! الان دزدی را با زنا مقایسه کردید؟ ،طبق همان استدلال که در دزدی عضو اصلی که مال را بر می دارد انگشت است در زنا تمام اعضای هفت گانه درگیر می شود درضمن حکم کسی که اعدام است دیگر زنده نمی ماند تا نماز هم بخواند! این برای شرایطی است که طرف زنده بماند
    • زهرا IR ۱۶:۱۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۱
      0 0
      کسی که تصادف می کند اتفاقی غیرمنتظره است ولی در دزدی کاملا شرایط فرق دارد و قیاس مع الفارق است جزئیات نماز آمده در قران یا نیامده؟
    • زهرا IR ۱۶:۳۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۱
      0 0
      درمورد این موضوع قطع دست یار حضرت الان منبع پیشم هست من این را در جاذبه و دافعه علی خوانده بودم صفحه ۴۲و۴۱ که البته شهید مطهری خودش منبع در جاذبه و دافعه علی آورده: بحارالانوار،ج۲۰/ص۲۸۱و۲۸۱چاپ جدید و التفسیر الکبیر فخر رازی،ذیل آیه ۹ کهف اینم گوشه ای از متن: پنجه ام را برید سیدجانشینان پیامبران ........و ادامه
  • زهرا IR ۱۶:۰۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۱
    0 0
    گفته بودم که درباره فتوحات چندی از افتخارات را نام خواهم برد! تاریخ طبری ج۵،ص۱۹۷۵: در حمله اعراب به ری،مردم شهر پایداری و مقاومت بسیار کردند؛ که مغیره در این جنگ چشمش را از دست داد مردم جنگیدند و پای مردی کردند و چندان از آنها کشتند که کشتگان را با نی شماره کردند!و غنیمتی که خدا از ری نصیب مسلمانان کرد همانند غنائم مدائن بود!!🤦‍♂️😐
  • زهرا IR ۱۶:۲۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۱
    0 0
    و خطبه غدیر هم دیروز گفتم که حدود ۵۰ صفحه هست(کمی بیشتر) و فقط من کنت نیست بخشی از خطبه را تایپ می کنم قضاوت با دل های آگاه: ای مردم! علی را فضیلت دهید که او افضل مردم بعد از من از مرد و زن است تا مادامی که خداوند روزی را نازل می کند و خلق باقی هستند‌.ملعون است ملعون،مورد غضب است مورد غضب،کسی که این گفتار مرا رد کند و با آن موافق نباشد.بدانید که جبرئیل از جانب خداوند این خبر را برای من آورده است: هرکس با علی دشمنی کند و ولایت او را نپذیرد لعنت و غضب من بر او باد.هرکس ببیند برای فردا چه پیش فرستاده است.از خدا بترسید که با علی مخالفت کنید و در نتیجه قدمی بعد از ثابت بودن آن بلغزد.خداوند از آنچه انجام می دهید آگاه است.ای مردم علی جنب الله است که خداوند در کتاب عزیزش ذکر کرده و درباره کسی که با او مخالفت کند فرموده است: ای حسرت بر آنچه درباره جنب خدا تفریط و کوتاهی کردم ای مردم! قران را تدبر نمایید و آیات آن را بفهمید و در محکمات آن نظر کنید و به دنبال متشابه آن نروید،به خدا قسم،باطن آن را برای شما تفسیر نمی کند.و تفسیرش را برایتان روشن نمی کند مگر این شخصی که دست او را می گیرم و او را به سوی خود بالا می برم و بازوی او را می گیرم و با دو دستم او را بلند می کنم و به شما می فهمانم که : هرکس من صاحب اختیار اویم این علی صاحب اختیار اوست(همان من کنت...) و او علی بن ابی طالب برادر و جانشین من است ،(متن عربی را هم اینجا می آورم:و هو علی بن ابیطالب اخی و وصی) و ولایت او از جانب خداوند عزوجل است که بر من نازل کرده است.ای مردم علی و پاکان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قران ثقل اکبر،هریک از این دو از دیگری خبر می دهد و با آن موافق است.انها از یکدیگر جدا نمی شوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند.بدانید که آنان امین های خداوند بین مردم و حاکمان او در زمین هستند(الا انهم امنا الله فی خلقه و حکامه فی ارضه)بدانید که من ادا نمودم بدانید که من ابلاغ کردم بدانید که من شنوانیدم بدانید که من روشن نمودم بدانید که خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عزوجل می گویم،بدانید که امیرالمومنینی جز این برادرم نیست.(متن عربی:الا انه لا امیرالمومنین غیر اخی هذا)بدانید که امیرالمومنین بودن بعد از من برای احدی جز او حلال نیست(عربی:الا لا تحل امره المومنین بعدی لاحد غیره)
  • IR ۱۷:۳۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۱
    0 0
    من نمی گویم حرف امام سجاد(ع) باطل شود بلکه می گویم احتمال دارد این روایت به آن حضرت نسبت داده شده باشد. ناگفته نگذارم که ما اهل سنت نه تنها خدای نکرده با امامان و اهل بیت علیهم السلام دشمنی و عداوتی نداریم بلکه محبت ، مودت و ولایت یکایک آن بزرگواران را بر خود لازم و واجب دانسته و به آن مباهات و افتخار می کنیم و آنان را همچون ستارگانی می دانیم که ما را به راه سعادت و رستگاری هدایت و رهنمون می کنند.در منطقه ما سالها و بلکه قرنهاست که شیعه و سنی برادروار در کار هم زندگی می کنند و با هم مراوده و وصلت دارند. همسر خود بنده، شیعه است و از چهار فرزندم، دو تا شیعه و دو تا سنی هستند. من آنها را در انتخاب مذهب شان آزاد گذاشته ام. من و همسرم هیچ مشکلی از لحاظ مذهب نداریم بلکه اگر کوتاهی یا قصوری در زمینه انجام امور دینی از یکدیگر ببینیم به همدیگر گوشزد و یادآوری می کنیم(البته این کوتاهی ها اغلب از طرف من است😄). خود من هروقت نام مبارک امام حسین( ع) را می شنوم، بی اختیار اشک در چشمانم حلقه می زند و باید هم همینطور باشد چون از مادری به نام فاطمه، زاده شده ام که هر سال پای لخت به دنبال دسته عزاداری راه می افتاد و از دل و جان و با تمام وجود برای امام ، اشک می ریخت. ماه محرم که می شد مگر ما بچه ها اجازه خندیدن داشتیم؟ آنچنان گوشمون کشیده می شد که فکر می کردیم از جا کنده شده😁. اگر اجازه بفرمایید یک ماجرا از مادرم تعریف می کنم و پرحرفی ام را خاتمه می دهم. مرحومه مادرم هر چه بچه به دنیا می آورده یکی دو سال بیشتر زنده نمی مانده و از دنیا می رفته اند، و این اتفاق چهار بار رخ داده بوده. حالا کمبود امکانات پزشکی آن زمان بوده یا بیماری مادرزادی، نمی دانم ولی در محله ما اقوام و همسایه ها دیگر به این امر عادت کرده بودند و برای مادرم تاسف می خوردند و دل می سوزاندند. مادرم تعریف می کرد:" یک سال عاشورا بود و من از صبح بی اختیار برای مظلومیت امام حسین( ع) اشک می ریختم و حتی بعد از اینکه از حسینیه(با پای لخت) برگشتم، همچنان گریه امانم را بریده بود. بلند می گریستم و می گفتم من چرا باید برای مرگ بچه هایم غصه بخورم؟ مگر آنها از امام حسین و بچه هایشان بهتر بودند؟ همانطور گریه کردم که خوابم برد. در خواب دیدم توی خانه باغ مان نشسته ام(قدیم توی هر باغی یک خانه برای زندگی در بهار و تابستان وجود داشت)...
    • زهرا IR ۰۸:۳۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      وقتی تمام امامان این فتوا را دادند که گفتید امام علی و من هم منبع آوردم که امام علی هم انگشت قطع می کرد ،حدیث نمی تواند جعلی باشد جزئیات نماز هم در قران نیامده
  • IR ۱۸:۲۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۱
    0 0
    ...ادامه ، می گفت خواب دیدم توی خانه باغ نشسته ام، یکدفعه زنجیر در (چوبی) باغ (به نشانه در زدن) به صدا درآمد. رفتم در را باز کردم دیدم سه تا بانو پشت در ایستاده اند ولی هرچه تلاش کردم نتوانستم صورتشان را ببینم.نمی دانم صورتشان پوشیده بود یا نور شدید نمی گذاشت صورتشان را ببینم. انگار داشتم به خورشید نگاه می کردم. بالآخره سلام کردم و پرسیدم شما کی هستید؟ بانویی که جلوتر از بقیه بودند با صدایی زیبا که تا عمق وجودم را فراگرفت فرمودند:" من مادر همان شخصی هستم که تو از صبح داری بی دریغانه برای مظلومیتش اشک می ریزی، حالا به دستهایت نگاه کن" . من نگاهم را به سمت شانه ها و دستهایم برگرداندم و دیدم پنج تا دست سفید و نورانی دارم. با تعجب سرم را بلند کردم تا بپرسم این همه دست از کجا آمده؟ ولی دیدم که اثری از آن بانوان بزرگوار نیست"(بخدا الآن که این ماجرا را از قول مادر مرحومه ام می نویسم اشک از چشمانم سرازیر شده است). مادرم می گفت:" بعد از آن خواب رحمانی، خداوند شما پنج خواهر و برادر را به من داد و دیگر خدای نکرده داغ فرزند ندیدم. و اسم اولین دخترم را زهرا گذاشتم تا آن رویای صادقه همیشه در خاطرم ماندگار باشد". و همیشه می گفت:" آن زنجیر در باغ تبرک است چون دست مبارک حضرت فاطمه زهرا به آن خورده است". الآن تحقیق کردم دیدم با آن علائمی که مادرم از بچه هایش قبل از مرگشان توصیف می کرد احتمالاً یک بیماری خونی لاعلاج می گرفتند و جز یک معجزه هیچ عاملی حتی پزشکی نوین امرور نمی توانسته جلو آن روند را بگیرد و بی شک آن خواب یک معجزه بوده است. اینها را نوشتم که شائبه و تصوری که القاء شده مبنی بر اینکه اهل سنت، خدای نکرده دشمن اهل بیت هستند را باطل کنم. اینجا شیعه و سنی در مراسم سوگواری ایام محرم و راهپیمایی اربعین شرکت می کنند هرچند متاسفانه اخیراً عده ای با طرح مسائل تفرقه انگیز، سهواً یا عمداً می خواهند این وحدت و یکپارچگی را از بین ببرند. ببخشید که خیلی پرحرفی کردم و از بحث اصلی خارج شدم. گفتم یک تنوعی ایجاد کرده باشم. هر زمان صلاح بدانید سراغ بحث آیه امامت حضرت ابراهیم(ع) برویم. اما قبل از آن یک سوال دیگر هم مانده و خواهش می کنم پاسخ دهید. در عبارت " لا ینال عهدی الظالمین" این عهدی به چه برمی گردد، ولایت، امامت یا نبوت؟ از اینکه وقت گذاشتید ممنون و متشکرم.
    • زهرا IR ۰۸:۵۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      چه جالب زنده باشید
    • زهرا IR ۰۸:۵۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      درمورد ابراهیم امامت
  • IR ۱۹:۴۵ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۱
    0 0
    شما مطرح می فرمایید که سرپرست شما خدا، رسولش و کسی است که در حال رکوع، زکات( صدقه) می دهد( امام علی) خب این انحصار که یازده امام دیگر را از دایره شمول این آیه خارج می کند. آیا امامان دیگر هم در هنگام رکوع صدقه می داده اند؟ اولاً که تقلید بوده و ثانیاً به گفته شما ضمیر جمع الذین اینجا معنای مفرد می دهد و فقط به امام علی بر می گردد. یک سوال، خواندن ۵۰ صفحه چند ساعت طول می کشد که پیامبر مردم را زیر آفتاب سوزان عربستان نگه دارند و این همه سخنرانی کنند. طولانی ترین سخنرانی ها هم به ۱۰ صفحه نمی رسد. آن حضرت می توانستند در چند جمله یا حداکثر چند صفحه منظورشان را بیان کنند. مگر آنجا ضبط صوت یا تند نویسی بوده که با این سرعت این همه مطلب را با قلم و دوات آن زمان بنویسد؟ تازه اگر هم می بود آن زمان که کاغذی در اختیار کسی نبود و اکثر آیات قرآن روی پوست آهو و روی سنگ و چوب و لوح گلی نوشته و حک می شد این همه پوست و لوح و چوب از کجا تهیه شد؟ چرا هر سال که می گذرد بر حجم و تعداد جملات و صفحات خطبه غدیر افزوده می شود؟ خواهر عزیزم یکبار هم که شده بیطرفانه به حرفهایم توجه مبذول فرمایید.
    • زهرا IR ۰۸:۲۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      خطبه غدیری که من دارم برای خودم نیست چند سال قبل از به دنیا آمدن من در کتابخانه خاک می خورده و هر روز بر صفحه اش افزوده نمی شود همین که خطبه طولانی بوده دلیل بر اهمیت این امر است آیه دو حالت دارد یا دائمی نبوده یعنی فقط شامل حال امتی می شده که ۱۴۰۰ سال پیش بودند یا هم دائمی دلیل مان هم این است همان ولایتی که در امیرالمومنین وجود دارد در ۱۱ امام بعدی هم هست و آیه اولی الامر تکمیل کننده آیه ولایت است
    • زهرا IR ۰۸:۵۷ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      خطبه حدود یک ساعت طول کشیده شما در یک ساعت نمی توانی ۵۰ ص بخوانی؟
    • زهرا IR ۰۸:۵۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      منظور از تقلید رو متوجه نشدم؟
    • زهرا IR ۰۹:۴۷ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      کسی ننوشته ،پیام را حاضران به غایبان برسانند،چیزی که الان به عنوان خطبه غدیر هست اولا من ندیدم چیزی هر ساله بهش اضافه بشه و دوما مجموعه حرف حاضران در غدیر گرداوری شده و دوباره یکی از منابع من ائمه اند که فکر نمی کنم کتاب باشند!
    • زهرا IR ۰۹:۴۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      *که فکر نمی کنم کذاب باشند*
    • زهرا IR ۱۱:۴۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      یک مثال از قرآن می زنم: انا انزلناه قرانا عربیا لعلکم تعقلون: قطعا ما فروفرستادیم قران را (به) زبان عربی امید است (باشد شما)شما اندیشه کنید خدا یکتا است یکی است ولی برایش ضمیر جمع و فعل جمع به کار رفته (ما فروفرستادیم) حکایت ضمیر و فعل جمع آیه ولایت نیز مثل همین است
  • IR ۲۰:۲۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۱
    0 0
    نفوذی که جار نمی زند که من مخالف رهبری هستم و اتفاقاً خودشان را زیر همین عناوین مرید و سرسپرده و فدایی... پنهان می کنند. بهر حال ایشان جز افشاندن بذر اختلاف و تفرقه خدمت دیگری به جامعه اسلامی ندارند و بر خلاف ادعایشان اصلاً چیزی در چنته ندارند. چرا من به جناب رحیم پور ازغدی خرده نمی گیرم؟ ایشان فردی بسیار فرزانه و فرهیخته و در رکاب رهبری هستند و اگر انتقادی دارند با لحن و بیانی عالمانه و منطقی مطرح می کنند نه مثل این آقا که فقط شیوه اش پوپولیسم و هوچی گری است. حق با شماست، من کمی تندروی کردم اما به من هم کمی حق بدهید فقط کافیه ادا و اطوار عوام پسندانه ایشان در موقع ایراد سخنرانی هایش و اصطلاحات و کلمات دور از شان مجالسش را ببینید. اصلاً چطور شد ایشان به یکباره و آن هم در دوره روحانی ناگهان بولد و نمایان و مطرح شد؟ شخصیت پفکی اش ان شاء الله بزودی برای همه مشخص خواهد شد و پشت پرده و عروسک گردانش او را کنار خواهد گذاشت. دین زرتشت دین دوگانه پرستی است و آنان اهورامزدا را خدای خوبی ها و اهریمن را خدای بدی ها می دانند. اسم معاویه را پیش من نیاورید که از او متنفرم، منظورم از دعا برای رزمندگان، همان دعاهای صحیفه سجادیه است. زیاد غرق این کتابهای فلان و بیسار نشوید، چیزهایی در بعضی کتابها می خوانیم که ما را از مسلمان بودنمان پشیمان و بیزار می کنند و اکثراً هم دروغ و افترا هستند. اگر خواستید بعداً چند نمونه ذکر می کنم.
    • زهرا IR ۰۸:۴۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      به هر حال قصد ندارم‌غیبت کنم و به کسی خدایی ناکرده تهمتی بزنم پس این بحث استاد رائفی پور لطفا تمام بشود امام سجاد برای مرزبانان دعا کردند چون از مرز های مسلمانان دفاع می کردند ربطی به تایید فتوحات ندارد من هر کتابی را می خوانم حتی کتابی که سلمان رشدی نوشته باشد! نگران پشیمان شدن از مسلمانی هم نیستم قطعا من در ابتدای مسیر هستم.من تا چند سال پیش به چیزی به نام اسلام اعتقاد نداشتم!! من از خواندن تاریخ به حقانیت اسلام رسیدم.هرکتابی...هیچ کتاب تاریخی یا اعتقادی نیست که بدون جبهه داری نوشته نشده باشد نویسنده خود باید حق و باطل را تشخیص دهد
  • زهرا IR ۰۸:۵۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
    0 0
    درباره خطبه غدیر هم از الغدیر علامه امینی بود که ایشان از منابع تسنن الغدیر را نوشتند
  • زهرا IR ۱۶:۵۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
    0 0
    درمورد خطبه غدیر: خطبه غدیر یکی از مهم ترین خطبه های پیامبر است خطبه غدیر آخرین حرف پیامبر با امت و اتمام حجت او با امت است به تعبیر قران در روز غدیر دین کامل می شود حالا با توجه به اینکه این حادثه چنان مهم است که دین را تکمیل می کند و اگر محمد بن عبدالله این خبر را به مردم نگوید رسالت اش کامل نبوده از طرفی اخرین حرف های پیامبر با امت است و عمرش روبه پایان است پس طولانی بودن این خطبه مهم که آخرین سخنان پیامبر با امت و همچنین تکمیل کننده رسالت مصطفی است منطقی است و به قول شهید مطهری وقتی چنین با شدت می گوید اگر این خبر را به مردم نرسانی رسالتت کامل نیست هر آدم بی غرض و مرضی متوجه می شود که حتما یک اتفاق و حادثه و خبر مهمی بوده!
    • زهرا IR ۱۷:۱۵ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      مقصود خطبه هم فقط گفتن امامت علی نیست خطبه چند بخش دارد از معرفی امامان پس از علی تا معرفی حضرت صاحب زمان و حرف زدن درباره منافقان که پس از ایشان کارشکنی خواهند کرد و حمد و ثنای خدا هم بخش جدایی ناپذیر هر خطبه است!
  • IR ۱۷:۳۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
    0 0
    آیه ۱۸ سوره جن می فرماید:"وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللهِ أَحَداً" و اینکه مساجد فقط برای( عبادت) خداست، پس( در آنجا) با خداوند احدی را نخوانید( پرستش نکنید). مسجد یعنی سجده گاه و محل سجده اما اعضای هفتگانه محل سجده نیستند. در کتاب جاذبه و دافعه شهید مطهری صراحتاً نوشته که دست بریده اش را در دست گرفته بود نه انگشتان بریده. در ماجرایی که خودتان آوردید، امام علی( ع) انگشتان دست و نصفی از قدم پای سارق را قطع کرد. خب انگشتان پا هم جزو اعضای هفتگانه هستند، پس چرا دستور به قطع نیمی از پا را می دهند؟ ضمن آنکه برای سومین و آخرین بار می گویم قرآن می توانست بگوید انگشتان سارق را قطع کنید نه دستش را و این آیه نیاز به هیچ تفسیری ندارد و مانند همه آیات قرآن روشن و واضح و مبین است. ضمناً نگفته یمین یعنی فقط دست راست بلکه گفت" ایدیهم" چون می دانسته که ممکن است دزد چپ دست باشد پس قطع دست چپ یا راست را به عهده و تشخیص حاکم شرع گذاشته که خود دلیلی بر عظمت قرآن است. اگر دلیل شما را بپذیریم پس باید در مورد زنای غیر محصنه هم به جای زدن صد تازیانه همان عضو مربوطه قطع شود ضمناً الآن بدون بکار بردن دست یکباره هزاران میلیارد تومان پول بیت المال را می دزدند پس صرف بریدن دست نمی تواند مانع دزدی شود بلکه این تنبیهی استعاری است مبنی بر اینکه، بریده باد دستی که بدون اجازه بسوی مال مردم و یا بیت المال دراز شود.همانطور که در سوره مسد داریم: " تبت یدا ابی لهب و تب" بریده باد دو دست ابولهب... بعضی از مفسرین شیعه عادت دارند آیات قرآن روشن و مبین را به شیوه خود چنان بپیچانند و آسمان و ریسمان را بهم ببافند که خواننده گیج و منگ شده و به این نتیجه برسد که قرآن، مبهم و غیر قابل فهم و درک است. یک نمونه از صدها نمونه را بیان می کنم. در سوره الرحمن آمده است:" مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخ لا یبغیان"...یخرج بینهماالوءلوء و المرجان" دو دریا (با آنکه) به هم می رسنداما (تو گویی) پرده ای بین آن دو است که با هم نمی آمیزند. این آیه بی شک یکی از معجزات بیشمار قرآن کریم است که به وضوح و زیبایی پدیده ای را بیان می کند که بیش از صد سال از کشف آن نمی گذرد، یعنی جریان آب گرم گلف استریم و جریان آب سرد لابرادور که هزاران کیلومتر در کنار هم و در خلاف جریان هم حرکت می کنند اما با هم قاطی نمی شوند...
    • زهرا IR ۱۸:۴۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      واقعا جاذبه و دافعه علی را نگاه کردید؟😳 من حدود دو ماه پیش نسخه چاپی کتاب رو خریدم،و چاپ شهریور ۱۴۰۰ هست متن کتاب را می آورم: مردی است از دوستان امیرالمومنین با فضیلت و ایمان.متاسفانه از وی لغزشی انجام گرفت و بایست حد بر وی جاری گردد.امیرالمومنین،پنجه راستش را برید.ان را به دست چپ گرفت.قطرات خون می چکید و او می رفت.ابن الکوا خارجی آشوبگر خواست از این جریان به نفع حزب خود و علیه علی استفاده کند‌با قیافه ای ترحم امیز،جلو رفت و گفت: دستت را کی برید؟ پنجه ام را برید سید جانشینان پیامبران پیشوای سفیدرویان قیامت،ذی حق ترین مردم نسبت به مومنان علی بن ابیطالب،امام هدایت پیشتاز بهشت های نعمت مبارز شجاعان انتقام گیرنده از جهالت پیشگان بخشنده زکات،رهبر راه رشدو کمال گوینده گفتار راستین و صواب،شجاع مکی و بزرگوار با وفا ابن الکوا گفت: وای بر تو! دستت را می برو و اینچنین ثنایش می گویی؟!گفت چرا ثنایش نگویم و حال اینکه دوستی اش با گوشت و خونم درآمیخته؟!به خدا سوگند که نبرید دستم را جز به حقی که خداوند قرار داده شهید به صراحت در کتاب گفته که پنجه اش را برید،و اگر در گفتگوی بین یار حضرت و آشوبگر از دست استفاده شده دلیل بر این نیست که دستش را بریده مثلا در گویش محلی ما به جای اینکه بگیم انگشتم خورد می گیم دستم خورد: اَلیم دَیدی!
    • زهرا IR ۱۸:۴۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      اینکه گفتید باید در زنای غیرمحصنه اندام هدف قطع شود!دقت بفرمائید اشکال را به فقه شیعه وارد نکردید بلکه به خود قران وارد کردید چراکه به هر حال در قران از دست یاد شده درضمن کسی که میلیون ها بیت المال به جیب زده حکمش فرق دارد و کارش با قطع دست تمام نمی شود!الان حکم جناب خاوری فقط به قطع ید کفایت می کند؟کم کمش اعدام است!
    • زهرا IR ۱۸:۴۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      واقعا از حرفتان درباره جاذبه و دافعه علی تعجب کردم! کاش امکانش بود عکس صفحات ۴۱و۴۲ کتاب را می گذاشتم،به هر حال جز به جز تایپ کردم
    • زهرا IR ۱۸:۵۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      کجای قران آمده باید ۱۷ رکعت نماز بخوانیم؟ واقعا کجایش آمده؟ صرفا گفته صبح،ظهر،عصر و.....بخوانید نگفته چند رکعت بخوانید پس با استدلال شما نسبت به این قطع ید منم چون در قران نیامده چند رکعت بخوانم دوست دارم صبح ۱ رکعت بخوانم ،ظهر ۵ رکعت،شب ۷ رکعت!! نه نگفته ولی تعداد رکعت رو پیامبر و ائمه مشخص کردند حکایت قطع ید هم همان است
    • زهرا IR ۱۹:۱۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      دقت کنید که گفتم نماز بر دو زانو استوار است در پا نصف قدم را قطع کرده نه زانو را بزرگوار!! به هر حال باید کف پایی باشه که روی زمین بذاره و در نصف قدم نصف کف می ماند! در مورد دست راست هم من حواسم نبود عذر خواهم و عرض کردم برخی مفسرین می گوید که منظور از مساجد اعضای هفت گانه هست و اگر هم این تفسیر را قبول نکنیم همان اعضایی که نماز بر آنها استوار است برای همه واضح است دوباره می گویم کجای قران آمده چند رکعت بخوانیم؟ قیاس این آیه هم با آن آیه از الرحمن که ذکر کردید قیاس مع الفارق است چون که اصلا آیه قطع ید آیه ای هست که حکم می دهد آیه الرحمن دارد خبر از خلقت خدا می دهد!!
    • زهرا IR ۱۹:۱۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      این چه ربطی داشت به ابولهب؟متوجه نشدم! قران هم می توانست بگوید ۱۷ رکعت بخوان ولی فقط گفت صبح و ظهر و ....بخوان!
    • زهرا IR ۱۹:۱۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      اگر دقت کنید قران احکام را کلی گفته و جزئیات را به عهده پیامبر و ائمه گذاشته مثل همان مثال تعداد رکعت نماز که زدم
    • زهرا IR ۱۹:۲۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      همه ایات نیاز به تفسیر دارد ،تا شان نزول و تفسیر و تاویل قران را ندانی به حقیقت آن پی نمی بری،همین آیه از الرحمن هم که فرمودید نیاز به تفسیر دارد وگرنه من که از این پدیده طبیعی آگاهی ندارم از کجا بفهمم چه می گوید؟.نتیجه خواندن ظاهر قران این می شود که داعش از روی قران نتیجه بگیرد که ناموس ایزدی ها را برده جنسی(به قول خودشان صبیه) کند! درحالی که اگر تاویل را می فهمیدند ابله ها چنین فتوا هایی نمی دادند🤦‍♂️
    • زهرا IR ۲۲:۱۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      من جاذبه و دافعه علی رو تایپ کردم ظاهرا هنوز حوزه منتشر نکرده لطفا منتشر کنید🙏
  • IR ۱۸:۰۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
    0 0
    ... اما با هم قاطی نمی شوند، یکی شور است و یکی شیرین، یکی روشن است و یکی کمی تیره تر و همانطور که گفتم هزاران کیلومتر در کنار هم جریان دارند. اگر این آیه را در گوگل یا کروم جستجو کنید بلافاصله تصاویر زیبای این پدیده به نمایش در می آید. اما برگردیم به تفسیر بعضی از علمای شیعه از این معجزه که البته از قول یکی از ائمه نقل می کنند: منظور از دو دریا (حضرت)علی و (حضرت) فاطمه هستند ، پرده بین آنها پیامبر است و منظور از لوءلوء و مرجان همان امامان هستند!!!اینجا من باید بگویم یا خود حضرت فیل!؟؟ علی و فاطمه خب حالا به کنار، دیگه پیامبر را کجای دلم بذارم؟ این است که حلاوت و حظ معجزه قرآن خدشه دار می شود. نمونه های زیادی از این قبیل هست که حتی یک دهه هم از کشف آنها نمی گذرد و در ۱۴۰۰ سال پیش قرآن به آنها اشاره کرده مانند ستارگان اشعه گاما، ستارگان دوقلو، پیش بینی اختراع اتومبیل، سفر به فضا و... اما متاسفانه هرکدام از اینها به طرز غیرقابل باوری از سوی علمای شیعه ترجمه و تفسیر شده اند و باز هم متاسفانه و شوربختانه همه را به ائمه نسبت داده اند. برای جلوگیری از طولانی شدن بحث از ذکر همه آنها خودداری می کنم اما اگر مایل بودید، تک تک آنها را بیان خواهم کرد. به نظر بنده بحث بریدن دست سارق تا همین حد کفایت می کند چون هرچه بیشتر ادامه پیدا کند، من بیشتر به درستی حرفم یقین پیدا می کنم. باز هم اگر هر جای نوشته ام غیر عقلانی و غیر منطقی بود ، بفرمایید تا اصلاح کنم.
  • IR ۱۸:۴۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
    0 0
    و اما خطبه غدیر، اول اینکه من که نمی توانم پنجاه صفحه کتاب را در کمتر از سه ساعت بخوانم ، دوم: چطور این همه مطلب در حافظه مردم ماند؟ سوم: چطور همه یک مطلب را گفتند و هیچ اختلافی بین گفته هایشان نبود در حالیکه روایت کوتاهی مثل همان روایت من مات و... به ده ها شکل، ساختار و جمله بندی گوناگون و متفاوت نقل شده است؟ چهارم اگر این امر آنقدر اهمیت داشت که رسالت پیامبر بدون گفتن آن ناقص می ماند چرا خداوند صراحتاً در قرآن نیاورد در حالیکه یک مطلب نه چندان پر اهمیت اسم زید پسر خوانده پیامبر آمده و در مورد معرفی طالوت بعنوان فرمانروا ( تازه نه امام و پیامبر در حالیکه تعیین امام مهم تر از تعیین فرمانده و فرمانرواست) خداوند صراحتا می گوید که من طالوت را به رهبری شما برگزیدم و بر علم و قوای جسمانی او فزونی بخشیدم. البته این را هم اضافه کنم که از نظر بنده شخصی لایق تر از حضرت علی( ع) برای خلافت نبود. اما اینکه خدا ایشان را تعیین کرده باشد را قبول ندارم. اگر در قیامت از این بابت از من سوال شود می گویم، خدایا چرا باید امری به این مهمی را در قرآنت نیاوردی، اگر می آوردی و قبول نمی کردم آنوقت محکوم بودم. این با نحوه نماز خواندن و نحوه حج گزاردن و... فرق دارد. مسئله هدایت و گمراهی است. آن خدایی که اینقدر مبهم سخن بگوید و بعد قرآنش را مبین و روشن بیان بخواند و سپس پیامبرش را تهدید کند که اگر کار ناقص مرا کامل نکنی رسالتت را ابلاغ نکرده و کل ۲۳ سال عمرت را بیهوده سپری کرده ای لیاقت پرستش ندارد.در حالیکه قرآن می فرماید ، محمد هم رسول و پیامبری است مثل پیامبران پیشین، آیا اگر وفات کند یا کشته شود شما به دین آباء و اجدادی خود برخواهید گشت؟ چرا همین جا نمی گوید آیا اگر چنین اتفاقی افتاد از جانشینش علی پیروی نخواهید کرد؟
    • زهرا IR ۲۲:۱۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
      0 0
      من کنت مولا هم به یک حالت از زبان همه شنیده شده ترجمه کلمه مولا و ولی هست که هزار ترجمه برایش آورده اند!خب حدیث ثقلین را هم هزار جور ترجمه کرده اند! بزرگان تان روی ادامه خطبه زیاد مانور نداده اند چون واضح است و جایی برای فلسفه بافی برای معنای کلمه ولی ندارد. پنجاه صفحه را شما نمی توانی بخوانی دلیل بر این نیست که پیامبر توانایی نداشته در یک ساعت این خطبه را بخواند،من در یک ساعت ۷۰ صفحه مطالعه می کنم! در قران نیاورده تا قران مورد تحریف قرار نگیرد شما فرض کن نام علی در قران بود خب قطعا افرادی که روال خلافت را تغییر دادند به خاطر سود خود قران را دستکاری می کردند همانگونه که کتب مقدس را به خاطر سود و زیان خود تحریف کردند.......طالوت! بازهم قیاس مع الفارق ! خدا طالوت را برای بنی اسرائیل معرفی کرد و بیان این مطلب در قران صرفا جنبه تاریخی و نقل قول امت های گذشته را دارد ،طالوت را که برای شما امام معرفی نکرده! تاریخ را مرور کرده. نتیجه بررسی آیه ولایت چه شد؟
  • IR ۲۱:۵۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
    0 0
    ... بقیه تفسیر آیه مرج البحرین یلتقیان ...اما با هم قاطی نمی شوند، یکی شور است و یکی شیرین، یکی روشن است و یکی کمی تیره تر و همانطور که گفتم هزاران کیلومتر در کنار هم جریان دارند. اگر این آیه را در گوگل یا کروم جستجو کنید بلافاصله تصاویر زیبای این پدیده به نمایش در می آید. اما برگردیم به تفسیر بعضی از علمای شما از این معجزه که البته از قول یکی از ائمه نقل می کنند: منظور از دو دریا (حضرت)علی و (حضرت) فاطمه هستند ، پرده بین آنها پیامبر است و منظور از لوءلوء و مرجان همان امامان هستند!!!اینجا من باید بگویم یا خود حضرت عباس!؟؟ علی و فاطمه خب حالا به کنار، دیگه پیامبر را کجای دلم بذارم؟ این است که حلاوت و حظ معجزه قرآن خدشه دار می شود. نمونه های زیادی از این قبیل هست که حتی یک دهه هم از کشف آنها نمی گذرد و در ۱۴۰۰ سال پیش قرآن به آنها اشاره کرده مانند ستارگان اشعه گاما، ستارگان دوقلو، پیش بینی اختراع اتومبیل، سفر به فضا و... اما متاسفانه هرکدام از اینها به طرز غیرقابل باوری از سوی علمای شیعه ترجمه و تفسیر شده اند و باز هم متاسفانه و شوربختانه همه را به ائمه نسبت داده اند. برای جلوگیری از طولانی شدن بحث از ذکر همه آنها خودداری می کنم اما اگر مایل بودید، تک تک آنها را بیان خواهم کرد. به نظر بنده بحث بریدن دست سارق تا همین حد کفایت می کند چون هرچه بیشتر ادامه پیدا کند، من بیشتر به درستی حرفم یقین پیدا می کنم. باز هم اگر هر جای نوشته ام غیر عقلانی و غیر منطقی بود ، بفرمایید تا اصلاح کنم.
  • IR ۲۲:۴۵ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۲
    0 0
    ربط سوره الرحمن با مبحث مان را در یک پیام دیگر توضیح داده ام که هنوز درج نشده، اما اینکه مواضع و اعضای هفتگانه نماز شامل پیشانی، دو دست، دو زانو و دو سر انگشتان پا هستند را خود علمای شما مطرح کرده اند می توانید جستجو کنید. اگر نصف کف پا برای نماز کفایت می کند پس از مچ دست به بالا هم برای ادای نماز در حالت سجده کافی است. ربط سوره تبت با بریدن دست این می تواند باشد که قرآن از آن بعنوان استعاره استفاده می کند وگرنه خداوند به آنی می توانست نفس و جان ابولهب لعین را بگیرد اما چنین شعار داد که منظور ابولهب های زمانه که باعث صدمه و آسیب زدن به اسلام شوند دستشان بریده و خودشان نابود باد. دزد هم به کیان و بیت المال و مال مردم تعرض می کند پس دستش بریده باد. آخر خواهر گرامی" دست دزد را قطع کنید" نیاز به چه تفسیری دارد؟ وقتی می گوید نماز را بپا دارید شنونده حق دارد بپرسد، نماز چی هست؟چطوری ادا می شود؟ چند رکعت است؟... اما دست دزد را ببرید از سه کلمه تشکیل شده، دست( نه انگشتان)، دزد( سارق)، ببرید( قطع کنید). اگر قرار براین باشد که برای اجرای این حکم شفاف و روشن این همه صغری و کبری بچینیم پس بنی اسرائیل حق داشتند که از رنگ گاو، سن و ...سوال کنند و نباید مورد ملامت قرار گیرند چون بی نهایت سوال می توان راجع به قطع دست پرسید مانند: خب با چی قطع کنیم ساطور، شمشیر، چاقو؟ آیا با یک ضربه قطع شود یا بیشتر؟ آیا مانند ساطور و شمشیر با ضربه قطع شود یا مثل بریدن با چاقو و خنجر با کشیدن و مالیدن چاقو یا خنجر؟ آیا از پشت دست ببریم یا از طرف کف دست؟ ... آخر کجای حرفم از منطق به دور است؟ باز هم می گویم، من در مورد قطع دست به یقین رسیده ام که حق با من است چون همان کلمات قرآن را تکرار می کنم، حال اگر شما در برابر این امر بدیهی مقاومت می کنید مایه تعجب است. من گمان نمی کنم امامان چنین حکمی داده باشند ولی من در هر صورت طرف قرآن را می گیرم. خود شخص پیامبر و ائمه فرموده اند اگر حدیث و روایتی از ما شنیدید، آنرا به قرآن عرضه کنید. اگر مطابق با قرآن بود آن را بپذیرید و از آن پیروی کنید اما اگر منافات داشت بر زمین بکوبید. شاید شما خود را مجبور به قبول کردن این روایت و روایات مشابه آن بدانید اما بنده اجباری در پذیرفتن آنها ندارم لذا بحث کردن بیش از این در این رابطه را تکراری می دانم و آنرا ادامه نمی دهم.
    • زهرا IR ۱۲:۳۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
      0 0
      تبت یدا هیچ ربطی به دزدی ندارد.دو تا آیه متفاوت هستند. درمورد قطع دست من هم شکی ندارم همه روایات گفته اند امامان انگشت قطع می کردند.ولی درمورد قطع نصف قدم منم شک دارم چون به نظرم باید یک انگشت باقی بماند من اینو از دفتر آیت الله سیستانی پرسیدم امیدوارم جواب بدهند.مثال هاتون درباره نماز بی ربط بود!نماز هم گفته که نماز بخوان در این اوقات جزئیات رو نگفته در دزدی هم گفته دست ببر جزئیات رو نگفته مثلا اگه خونریزی ادامه پیدا کرد و طرف مُرد حکمش چیه؟ این را فقهای ما جواب دادند به هر حال کسی شما رو مجبور به پذیرش نکرده پاینده باشید
    • زهرا IR ۱۲:۵۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
      0 0
      اصلا فرض کنیم کل دست را از ته قطع کنند! برای بار دوم و سوم مگر قران گفته کجا رو قطع کنید؟ آیا این نیاز به سنت ندارد؟ استدلال دست هم که امام گفت برای قطع دست و قطع پا فلسفه خودش رو داره که من به حقانیت امیرالمومنین اطمینان دارم پس حکمش هم حق بوده،حالا اگه دفتر آقای سیستانی پاسخ داد میگم،در بحث آیه ولایت هرچه گفتید من پاسخ دادم نگفتید نتیجه ولایت چه شد؟
    • زهرا IR ۱۳:۳۷ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
      0 0
      سنگسار در کجای قران آمده که می کنند؟
  • IR ۰۹:۴۷ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
    0 0
    ادامه تفسیر آیه مرج البحرین یلتقیان...گفتم که این دو جریان آب هزاران کیلومتر در کنار هم جریان دارند اما با هم قاطی نمی شوند، یکی شور است و یکی شیرین، یکی روشن است و یکی کمی تیره تر. اگر این آیه را در گوگل یا کروم جستجو کنید تصاویر زیبای این پدیده به نمایش در می آید. اما برگردیم به تفسیر بعضی از علمای شما از این معجزه که البته از قول یکی از ائمه نقل می کنند: منظور از دو دریا (حضرت)علی و (حضرت) فاطمه هستند ، پرده بین آنها پیامبر است و منظور از لوءلوء و مرجان همان امامان هستند!!!اینجا من باید بگویم یا خود حضرت عباس!؟؟ علی و فاطمه خب حالا ، پیامبر چرا باید حجاب و پرده باشند ؟ این است که حلاوت و حظ معجزه قرآن خدشه دار می شود. نمونه های زیادی از این قبیل هست که حتی یک دهه هم از کشف آنها نمی گذرد و در ۱۴۰۰ سال پیش قرآن به آنها اشاره کرده مانند ستارگان اشعه گاما، ستارگان دوقلو، پیش بینی اختراع اتومبیل، سفر به فضا و... اما متاسفانه هرکدام از اینها به طرز عجیب و غریبی از سوی برخی از علمای شما ترجمه و تفسیر شده اند و باز هم متاسفانه و شوربختانه همه را به ائمه نسبت داده اند. برای جلوگیری از طولانی شدن بحث از ذکر همه آنها خودداری می کنم اما اگر مایل بودید، تک تک آنها را بیان خواهم کرد. به نظر بنده بحث بریدن دست سارق تا همین حد کفایت می کند چون هرچه بیشتر ادامه پیدا کند، من بیشتر به درستی حرفم یقین پیدا می کنم. باز هم اگر هر جای نوشته ام غیر عقلانی و غیر منطقی بود ، بفرمایید تا اصلاح کنم. ارتباط این آیه از سوره الرحمن با بحثمان در مورد قطع دست این بود که می خواستم بگویم بعضی از علمای شیعه، آیات خدا را آنطور که باید و شاید ترجمه و تفسیر نمی کنند. بنده این مطلب را قبل از مبحث خطبه غدیر ارسال کرده بودم اما ظاهراً اشکالی در درج آن بوجود آمده بنابراین مجدداً می فرستم. با تشکر از سایت حوزه نیوز بخاطر انعکاس بی طرفانه همه نظرات.
  • IR ۰۹:۴۷ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
    0 0
    ادامه تفسیر آیه مرج البحرین یلتقیان...گفتم که این دو جریان آب هزاران کیلومتر در کنار هم جریان دارند اما با هم قاطی نمی شوند، یکی شور است و یکی شیرین، یکی روشن است و یکی کمی تیره تر. اگر این آیه را در گوگل یا کروم جستجو کنید تصاویر زیبای این پدیده به نمایش در می آید. اما برگردیم به تفسیر بعضی از علمای شما از این معجزه که البته از قول یکی از ائمه نقل می کنند: منظور از دو دریا (حضرت)علی و (حضرت) فاطمه هستند ، پرده بین آنها پیامبر است و منظور از لوءلوء و مرجان همان امامان هستند!!!اینجا من باید بگویم یا خود حضرت عباس!؟؟ علی و فاطمه خب حالا ، پیامبر چرا باید حجاب و پرده باشند ؟ این است که حلاوت و حظ معجزه قرآن خدشه دار می شود. نمونه های زیادی از این قبیل هست که حتی یک دهه هم از کشف آنها نمی گذرد و در ۱۴۰۰ سال پیش قرآن به آنها اشاره کرده مانند ستارگان اشعه گاما، ستارگان دوقلو، پیش بینی اختراع اتومبیل، سفر به فضا و... اما متاسفانه هرکدام از اینها به طرز عجیب و غریبی از سوی برخی از علمای شما ترجمه و تفسیر شده اند و باز هم متاسفانه و شوربختانه همه را به ائمه نسبت داده اند. برای جلوگیری از طولانی شدن بحث از ذکر همه آنها خودداری می کنم اما اگر مایل بودید، تک تک آنها را بیان خواهم کرد. به نظر بنده بحث بریدن دست سارق تا همین حد کفایت می کند چون هرچه بیشتر ادامه پیدا کند، من بیشتر به درستی حرفم یقین پیدا می کنم. باز هم اگر هر جای نوشته ام غیر عقلانی و غیر منطقی بود ، بفرمایید تا اصلاح کنم. ارتباط این آیه از سوره الرحمن با بحثمان در مورد قطع دست این بود که می خواستم بگویم بعضی از علمای شیعه، آیات خدا را آنطور که باید و شاید ترجمه و تفسیر نمی کنند. بنده این مطلب را قبل از مبحث خطبه غدیر ارسال کرده بودم اما ظاهراً اشکالی در درج آن بوجود آمده بنابراین مجدداً می فرستم. با تشکر از سایت حوزه نیوز بخاطر انعکاس بی طرفانه همه نظرات.
  • IR ۰۹:۵۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
    0 0
    خواهر گرامی، اگر مایل باشید سراغ آیه امامت حضرت ابراهیم( ع) برویم اما قبل از آن، سوالی که پرسیدم بی پاسخ ماند. لطفاً مرقوم بفرمایید که منظور از " عهدی" در عبارت" لا ینال عهدی الظالمین" به چه دلالت دارد؟ امامت؟ نبوت؟ ولایت؟ یا خلافت؟ ممنون و متشکر می شوم اگر پاسخ بدهید.
    • زهرا IR ۱۱:۱۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
      0 0
      پاسخ دادم ظاهرا ندیده اید یا منتشر نشده چند تا از کامنت های بنده رو منتشر نکردند! دلالت بر امامت دارد که توضیح دادم امامت خودش شامل سه حالت هست،خلافت،مقام دینی،انسان کامل
  • زهرا IR ۱۲:۰۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
    0 0
    من با ربط دادن قران به کشفیات علمی کاملا مخالفم! می دانید چرا؟ چون علم مدام در حال پیشرفت است مدام نظریه های علمی زیر سوال می رود و نظریه دیگری جایگزین می شود و وقتی من بیایم قران را ربط بدهم به یک نظریه علمی و فردا دوباره آن نظریه زیر سوال برود می گویند این چه قرآنی بود که نظریه ای غلط را ثابت کرد به قول یه دوستی: قران را با علم اثبات نکنید چون علم مدام در حال تغییر و تحول است.چند قرن پیش هم افرادی با عنوان شیخ و آخوند و.....نظریه های علمی عصر خودشان را به قران ربط می دادند و مردم دهانشان باز می ماند اما حالا همان نظریه ها باطل شده اند! علمای شما هم بعضا تفسیر های جالبی دارند که بگذریم!
  • IR ۱۲:۱۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
    0 0
    اینکه بنده پنجاه صفحه کتاب را در سه ساعت و شایدم بیشتر می توانم بخوانم طبیعی است، از آن گذشته، سخنرانی که همان ایراد خطبه است با روخوانی آنهم بدون تلفظ کلمات و به اصطلاح چشم خوانی فرق دارد. شما جهت امتحان یکی از سخنرانی های مقام معظم رهبری را که حداقل یکساعت کمتر نباشد را با متن کامل همان سخنرانی مقایسه کنید، این متن به ۱۰ صفحه هم نمی رسد شاید چیزی حدود ۷ یا ۸ صفحه بشود. بگذریم، شما مطمئن هستید که خداوند به همین دلیل صراحتاً اسم حضرت علی( ع) را در قرآن نیاورده است؟ اگر اینطور هست پس العیاذ بالله خداوند دروغ گفته که، انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون، با این همه تاکید می گوید همانا ما، آری خود ما، قرآن را نازل کردیم و قطعاً خودمان برایش حافظی قطعی خواهیم بود. انا، نحن، انا، ل این همه ادات تاکید یعنی کشک؟ یعنی آن سه نفر بیایند قرآن تحریف ناپذیر را دستبرد بزنند و حرف خداوند نعوذ بالله دروغ از آب دربیاید؟ حتماً خداوند از آن سه تن ترسیده وگرنه حتماً اسم حضرت علی را در قرآن می آورد. از شما که حافظ قرآن هستید این ادعا را بعید می دانستم. اصلاً امکان ندارد یک کلمه که زیاد است یک حرف از قرآن کم یا زیاد شود و خود را نشان ندهد. مصطفی را وعده کرد الطاف حق/// گر بمیری تو نمیرد این سبق من کتاب و معجزت را رافعم/// بیش و کم کن را ز قرآن مانعم زهره نی کس را که یک حرفی از آن/// یا بدزدد یا فزاید در بیان کس نتاند بیش و کم کردن از او/// تو بِه از من حافظی دیگر مجو
    • زهرا IR ۱۸:۲۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
      0 0
      شما چرا قصاص پیش از جنایت می کنید؟ من با اون سه خدابیامرز کاری نداشتم! گفتم که عثمان خودش گقته من جرئت تغییر قران رو ندارم ولی امثال معاویه و حجاج بن یوسف که جرئت داشتن قران رو تحریف کنند؟ کسی که میگه برید بر بالای منبر علی را لعن کنید خب اگر در قران آیه ای درباره ولایت علی باشد قطعا قران را تحریف می کند همانگونه که برای کسر شان اهل بیت حدیث های جعلی ساختند خدا که از آسمان به زمین نمی آید تا از تحریف جلوگیری کند! طوری نازل کرده که قابل تحریف نباشد،البته بگذریم که از یک سری منابع اهل سنت می شود برداشت کرد که قران تحریف شده(اگر خواستید می گویم)
    • زهرا IR ۱۸:۴۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
      0 0
      شما با این حرف ها توانایی پیامبر را زیر سوال می برید! ایت الله خامنه ای که نعوذ بالله پیامبر نیست....غدیر هم‌ قبول نکنید حدیث منزلت داریم .....ایه ولایت داریم
  • زهرا IR ۱۳:۰۵ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
    0 0
    بحث ها به جایی نمی رسد! یعنی اگر قرار بود برسد قبل از ما رسیده بودند.....من اگه درباره قطع پا پاسخ آیت الله سیستانی رو گرفتم اینجا میگم. و نتیجه ایه ولایت چه شد؟لطفا اگر مایل هستید و وقت دارید براتون مزاحمت نشه آیه ولایت رو بفرمائید توضیح بدهید
    • IR ۲۳:۲۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
      0 0
      هرچند لحن شما سراسر طعنه بود اما فردا ان شاء الله وارد آن بحث می شوم. ولی قبل از آن در رابطه با ادعای تحریف قرآن از سوی علمای ما ادعایی کرده اید که باید ثابت کنید. من که اسم کتاب و مولفش را آورده ام، شما هم همین کار بکنید.
    • IR ۲۳:۵۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
      0 0
      منظورتان آیه امامت حضرت ابراهیم ( ع) است یا آیه ۵۵ سوره مائده؟
    • IR ۲۳:۵۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
      0 0
      منظورتان آیه امامت حضرت ابراهیم ( ع) است یا آیه ۵۵ سوره مائده؟
    • زهرا IR ۰۹:۴۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۴
      0 0
      ابراهیم
  • زهرا IR ۱۴:۰۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
    0 0
    درمورد الرحمن اولا که من گفتم ربط دادن ایات قران به پدیده های علمی را قبول ندارم چون علم ثابت نیست و مدام در حال تحول است و این کار بر علیه قران است.دوما اگر هم قبول کنم که به پدیده ای اشاره دارد نمی توان تفسیری را که فرمودید رد کرد اولا تفسیر را کامل نگفتید دوما یک آیه می تواند دو معنا داشته باشد هفت شهر عشق را عطار گشت/ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم،شما می توانی دو برداشت از این بیت داشته باشی یکی اینکه ابراز ناراحتی می کند که عطار هفت خان را رد کرده و من هنوز اول راهم ،یکی دیگر هم اینکه اگر آشنایی با عرفان و یا صوفی گری داشته باشید،در کلام صوفیان و در عرفان هفت شهر عشق هفت مرحله برای رسیدن به هدف است از این نمونه ابیات در ادبیات فراوان است شما هم در آیه می توانی این دو دریا را(اگر قبول کنیم‌ که ربط دادن نظریه های علمی به قران را به هیچ وجه قبول ندارم) در کنار ان این دو دریا را به علی و فاطمه تشبیه کرده است. و یا در بیتی می خوانیم: گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است؟/گفته تو خود حجابی ورنه رخم عیان است. ای منتظر تو خودت حجاب هستی و خودت مانع رسیدن به معشوق هستی (در اصل گناهان فیض را به حجاب میان خودش و معشوق تشبیه کرده است.)
    • IR ۲۳:۰۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
      0 0
      از تصوف سر رشته ای ندارم و علاقه ای هم به آن ندارم بنابر این زیاد منظورتان را متوجه نشدم اما هنوز هم تشبیه پیامبر به برزخ و پرده!!! را نمی توانم درک کنم. خیلی به دور از ذهن است.
    • زهرا IR ۱۴:۴۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۴
      0 0
      امام صادق: علی و فاطمه دو دریای ژرف اند که هیچ یک بر دیگری ستم نکند،و لولو و مرجان یعنی حسن و حسین که از این دو بیرون می ایند.قطعا اولویت اول من حرف امام هست و امام هم حرفی از پیامبر نیاورده فیض کاشانی هم پیامبر را به خورشید تشبیه کرده که ۱۲ امام مثل کره ها در اطرافش در حال گردش اند. جالب است بدانید تشبیه پیامبر به برزخ در منابع شما هم نقل شده! درمورد حدیث غدیر هم‌حتی اگر کل خطبه را نپذیرید بازهم با استدلال خودتان مگر پیامبر آزار داشته که در آن هوای گرم و جانسوز ملت را نگه دارد و توقف کند و فقط بخواهد بگوید ایهاالناس! علی رو دوست داشته باشید!
    • IR ۱۹:۰۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۴
      0 0
      در هیچیک از کتب ما، پیامبر به برزخ تشبیه نشده بلکه در ادامه همین روایتی که شما از قول امام صادق بیان کرده اید به این تشبیه اشاره شده است. ضمن آنکه منابع ششگانه ما قرآن نیستند که بدور از خطا و اشتباه باشند. فرق ما و شما در همین است، ما می گوییم هر چیزی که با قرآن منافات داشته باشد مردود است حتی اگر از قول پیامبر نقل شده باشد اما شما در این بین اما و اگرها و شرط و شروطی می آورید.
  • IR ۱۴:۴۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
    0 0
    اولاً قرآن را با علم تجربی اثبات نمی کنم بلکه این علم تجربی است که قرآن را تایید می کند. انما یخشی الله من عباده العلماء، دوم اینکه پدیده هایی که در قرآن از آنها ذکر شده است غیر قابل تغییر هستند چون نظریه که نیستند که در آینده زیر سوال برود یا نقض شود بلکه پدیده هایی قابل لمس و قابل رویت هستند، جریانهای گرم و سرد اقیانوس را هر کسی می تواند در اینترنت و اگر باز هم شک داشت از نزدیک در اقیانوس آرام ببیند، اتومبیل اختراع شده در حالیکه قرآن آنرا بیش از ۱۴۰۰ سال قبل، ساخت آن را پیش بینی کرده بود، سفر به فضا با فضاپیما اتفاق افتاده و قابل انکار نیست. ستاره های دوقلو و ستاره نوترونی که اشعه گاما از خود ساطع می کند با تلسکوپ هابل و حتی تلسکوپهای مستقر در روی زمین قابل رصد و رویت هستند، هزینه و تاوان کم شدن اکسیژن در ارتفاعات را کوهنوردان در صعود به قله اورست بعضاً با از دست دادن جانشان پرداخت کرده اند و اکنون همه کوهنوردان حتماً باید کپسول اکسیژن به همراه داشته باشند، پدیده تلقیح گلهای گیاهان بوسیله باد و... پدیده هایی طبیعی هستند که هیچکس نمی تواند آنها را انکار کند همانگونه که کسی نمی تواند وجود خورشید را منکر شود و آنرا زیر سوال ببرد. من نگفتم که نظریه بیگ بنگ انیشتن را با آیات قرآن تایید می کنم چون آن یک تئوری و نظریه است و ممکن است در آینده به قول جنابعالی زیر سوال برود و یا نقض شود. ای کاش شما هم یک مورد از تفسیرهای جالب علمای ما را ذکر می کردید تا بدون جانبداری آن را نقد و بررسی می کردیم چون من حضور ذهن ندارم. تفسیرها وحی مُنزل نیستند.
    • زهرا IR ۱۸:۳۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
      0 0
      تفسیر می اورم : فخررازی می گوید ایه ۵۴ مائده درباره خلافت خلیفه اول نازل شده است! بازهم‌پیشنهاد می کنم برای علم از قرآن مثال نزنید چون ممکن است در آینده علم پیشرفت بیشتری بکند در این حالت می گویند خب قران رفتن به فضا را پیش بینی کرد ولی کشفیات و اختراعات الان را که پیش بینی نکرد.
  • زهرا IR ۲۰:۳۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
    0 0
    من به نظرات ایت الله سیستانی نگاه کردم قبلا ظاهرا به این سوال پاسخ داده اند به یکی از مقلدان شان،ایشان گفتند: واجب بودن دو انگشت پا ابهام دار است و به اندازه کف دست و دیگر مواضع الزام ندارد‌.البته ممکنه عالم شیعی دیگری نظر دیگری داشته باشد به هر حال نظر مرجع من این بود
  • IR ۲۱:۱۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
    0 0
    خیلی معذرت می خوام، فخر رازی غلط کرده اگر چنین حرفی زده باشد. قرآن کتاب پیشگویی نیست، آن چند مورد که گفتم از معجزات قرآن است و باید مطرح شوند تا حقانیت قرآن به دیگران ثابت شود. ار آن گذشته از کجا معلوم که قرآن نتواند اختراعات و اکتشافات آینده را تایید کند؟
  • IR ۲۱:۵۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
    0 0
    معاویه و حجاج ابن یوسف، کی باشند که بتوانند قرآن را تحریف کنند؟ اگر قرآن قابل تحریف بود تا حالا یهودیان این کار را کرده بودند. ادعای خیلی بزرگی کردید، کدام منبع ما چنین حرفی زده؟ لطفاً ذکر کنید. ضمناً این ادعای علمای شماست که می گویند قرآن نعوذ بالله تحریف شده است یکی از آنها کتاب "فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب" تالیف ملا حسین نوری است که امام خمینی در تقبیح و مخالفت آن می گویند نزدیک است که از این حرف آسمانها شکافته شوند و زمین متلاشی گردد. حتی عنوان رب الارباب خودش شرک محض است یعنی خدای خدایان ، چرا این کتاب هنوز هم در دسترس است و تجدید چاپ می شود؟ هر کس بگوید قرآن تحریف شده ، پیرو هر مذهبی باشد کافر و ملعون درگاه خداوند است.
    • زهرا IR ۰۹:۱۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۴
      0 0
      من که نگفتم معاویه و حجاج تحریف کرده اند! گفتم اگر نام علی می آمد یقینا تحریف می کردند.اگر هم بحث قدرت خداست یعنی خدا نمی توانسته تورات را از تحریف محفوظ بدارد؟ یقینا می توانسته ولی قران را طوری نازل کرده که قابل تحریف نباشد.ای کاش نگاهی به کتب خودتان می انداختید!من نگفتم قران تحریف شده شما آن کتاب رب الارباب را پیراهن عثمان کرده اید! ما این کتاب را قبول نداریم در هر مذهبی منحرفی هست ولی در یکی از اصلی ترین کتب شما از خلیفه دوم نقلی آمده که می شود با آن ثابت کرد قران تحریف شده!در صحیح بخاری از عمر بن الخطاب نقل شده می ترسم زمان بر مردم بگذرد و گفته شود سنگسار در قران نیامده و مردم با ترک واجبی که خدا نازل کرده گمراه شوند!!!!یعنی چه با ترک واجبی که خدا نازل کرده گمراه شوند؟ یعنی در قران بوده و نازل شده و بعدا حذف شده؟ همچنین مالک بن انس به نقل از عمر آورده: پیامبر سنگسار می کرد ما نیز سنگسار می کردیم این آیه در قران بوده و من از بیم آنکه مردم نگویند که چیزی به کتاب خدا افزوده ام آن را ننوشتم!!!!!آیه سنگسار به گفته عمر اینگونه بوده: اذا ذنی الشیخ و الشیخه فارجموهما البته) ! من واقعا حرفی برای گفتن ندارم!
  • IR ۱۳:۴۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۴
    0 0
    نه تنها عمر بلکه ما هیچ کس را معصوم و بری از خطا و اشتباه نمی دانیم. فقط شخص پیامبر( ص) در دریافت و ابلاغ وحی به اذن و یاری خداوند، از خطا و اشتباه مصون بوده اند. ظاهراً عمر این حدیث را که " الشیخ و الشیخه اذا زنا فارجموهما" از پیامبر(ص) شنیده بوده و فکر کرده آیه قرآن است در حالیکه اشتباه کرده است. در کتب صحاح سته به این اشتباه عمر اشاره شده است. آیات قرآن ساختار خاص خود را دارند که این ساختار غیر قابل تکرار است. یک راه تشخیص آیه قرآن از متن غیر قرآنی آن است که اگر آیه یا قسمتی از یک آیه قرآن در متنی عربی آورده شده باشد حتی اگر آن متن فصیح ترین و بلیغ ترین متن ها مثل نهج الفصاحه یا نهج البلاغه هم باشد باز هم مانند نور می درخشد تو گویی هاله ای از نور آن را احاطه کرده است. این را حتی منکرین قرآن هم قبول دارند و قابل انکار نیست. در این رابطه نرم افزارهای رایانه ای ایجاد شده است که متن عادی را از متن قرآنی و برعکس تشخیص می دهد.
    • زهرا IR ۱۵:۲۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۴
      0 0
      اسم نرم افزار چیه؟
    • زهرا IR ۱۵:۴۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۴
      0 0
      این در مسند احمد بن حنبل و صحیح مسلم و سنن ترمذی و موطا مالک و سنن ماجه و سنن دارمی آمده با اختلاف امده(بله عده ای هم این را رد کرده اند ولی امام احمد و مسلم و بخاری جسارتا چیزی زده بودند که اینها را نقل کردند؟ در اصول کافی و کتب اساسی ما چنین چیزی آمده مبتنی بر تحریف قران ؟) در منابع شما آمده سوره احزاب بیش از ۷۳ آیه دارد و تحریف شده!!!عروه بن زبیر از عایشه دراین باره نقل می کند: وقتی احزاب در زمان رسول خدا قرائت می شد۱۰۰ آیه بود ولی هنگامی که عثمان قران را نوشت جز همین مقدار که الان هست نیافت!!!!سیوطی از ابی بن کعب نقل کرده: احزاب معادل بقره یا بیشتر بود!!!احمد بن حنبل گوید: ابی بن کعب گفته: من آیه های سوره احزاب را به اندازه بقره دیدم!!🤦‍♀️🤦‍♀️سیوطی از حذیفه بن یمان نقل کرده: از توبه قرائت نمی کنید مگر یک چهارم آنچه ما قرائت می کردیم\\\\\ دیگه یه کتاب دو کتاب یه عالم دو عالم معتقد به تحریف قران می شوند نه اینهمه ! هنوز یک مقدار دیگر از تحریفات را هم نقل نکردم! مشکل این نیست که معصوم بودن این افراد را قبول می کنید یا نه مشکل این است در کتب اساسی شما چنین مزخرفاتی آمده از زبان کسانی که به انان امام می گویید و عقاید و احکام و احادیث تان را از آنان گرفته اید......یکی به میخ می زنید یکی به نعل؟
  • زهرا IR ۱۵:۰۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۴
    0 0
    خیلی دیدم که به احادیث ما مثلا در همین بحث قطع ید خرده گرفتید،ولی.....احادیث شما بیشتر اشکال دارد،خلیفه دوم اجازه نداد هیچ کس حدیثی بنویسد و تا صد سال بعد هم کسی حق نداشت حدیث بگوید،و به جز عده خاصی مثل ابوهریره هرکس حدیثی می گفت دهانش شکسته می شد!(ابوهریره خودش معلوم الحال است) ولی بزرگان ما آن زمان هم به طور پنهانی حدیث می نوشتند و به قول خانم شادمهری ما به قلم امامان مان هم چندین سال پیش از نوشته شدن کتب حدیثی اساسی شما کتاب داریم(مثل صحیفه سجادیه) نکته جالب تر اینکه در صحیح مسلم و بخاری هر حدیثی و هرچیزی از دهان امثال ابوهریره درآمده با ظرافت نوشته شده ولی دریغ از حدیثی از زبان امثال امام صادق!
  • IR ۱۹:۴۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۴
    0 0
    من اصلاً بر مبنای حدیث و روایت استدلال نمی کنم و در مورد قطع دست، بنده آیه قرآن را ملاک گرفتم و از همان ابتدا هم گفتم اگر بخواهیم سراغ روایات برویم از هر دو طرف چیزهایی می شنویم که ممکن است از مسلمان بودنمان پشیمان شویم. منتها من قبول دارم که از این بقول شما مزخرفات در کتب ما وجود دارد اما شما نمی پذیرید که در منابع شما هم از اینها بدتربوفور یافت می شود و متاسفانه بعضاً از قول ائمه نقل شده اند. اگر خواسته باشم مثال بیاورم مثنوی هفتاد خروار می شود و از هدف اصلی مان دور می شویم لذا از ذکر آنها خود داری می کنم اما اگر خواستید چند مورد عجیب و غریب را عرض خواهم کرد. از آن گذشته آن روایتی که از صحیحین راجع به رجم آوردید در این کتابها با دید انتقادی به آنها پرداخته شده، هم به جهت اینکه فقط یک راوی دارد و در برخی منابع بدون ذکر راوی آمده است ثانیاً جمع آوری قرآن پس از فوت عمر انجام شده است ، حال چطور عمر می دانست که الشیخ و الشیخه در مصحف گردآوری شده توسط عثمان نیامده است؟ او که در قید حیات نبود. به نظر من به شاهراه قرآن برگردیم که مطمئن ترین راه است و ملاکمان قرآن باشد.
    • زهرا IR ۱۲:۳۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۵
      0 0
      من الان وقت ندارم رجوع کنم ،شما بفرمایید بگویید، اگر خواستید از کتب ما مثال بیاورید و آیه امامت ابراهیم را هم بگوئید اگر هم نخواستید سلامت باشید
  • IR ۱۷:۵۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۵
    0 0
    سلام خواهر گرامی، اکنون به حول و قوه الهی به سراغ آیه ۱۲۴ سوره بقره برویم. می فرماید"وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیتِی قَالَ لَا ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ."و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی بیازمود، و وی آن همه را به اتمام رسانید، [ خدا به او ] فرمود: «من تو را پیشوای مردم قرار دادم. » [ ابراهیم ] پرسید: « و از دودمانم [ چطور ]؟ » فرمود: «پیمان من به ستمگران نمی رسد ». بنا بر نظرات قبلی شما《همه انبیا امام نبودند،امامت بالاتر از نبوت است مثلا خدا ابتدا به ابراهیم مقام نبوت داد و سپس امامت. ولایت همان امامت نیست هر امام می تواند ولی باشد ولی هر ولی نمی تواند امام باشد، ولایت معنی گسترده تری دارد ولی امامت یعنی رهبری الهی. از نظر شیعه امام باید کسی باشد که جامعه را به سوی بالا بکشد و استعداد ها را شکوفا کند و بشر را به حقیقت آفرینش اش برساند و این جز با مقام و قدرت و امامتی که از سوی خدا به شخصی داده شده امکان پذیر نیست امام معصوم را خدا تعیین می کند ولاغیر . کلمه " عهدی" دلالت بر امامت دارد. امامت خودش شامل سه حالت هست،خلافت،مقام دینی،انسان کامل 》جملات داخل علامت《》عیناً جملات شما هستند. حال لطفاً سوالاتم را با دقت کامل مطالعه و پاسخها را مرقوم فرمایید. قبل از همه بگویم که قرار نیست ما همیشه به پشت سرمان نگاه کنیم و عقبگرد داشته باشیم. من می دانم فخر رازی چی گفته یا سیوطی یا..‌. می خواهیم این آیه قرآن را بر مبنای خود قرآن، اندیشه، عقل، خرد و منطق بررسی کنیم. ما اهل سنت عقیده داریم که منظور از امامت در این آیه، همان مقام نبوت است و خود نبوت به معنی هدایت و پیشوایی خلق به سوی سعادت و رستگاری می باشد. قرآن می فرماید:"وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ"؛ ما هیچ پیامبری نفرستادیم مگر برای این که باذن خداوند از او پیروی شود . شیعه می گوید مقام امامت پس از امتحانات سخت الهی از حضرت ابراهیم (ع) مانند پرتاب در آتش، رها کردن زن و فرزند خود در سرزمین لم یزرع، ذبح فرزند... از سوی خداوند به آن حضرت داده شد پس امامت از نبوت بالاتر است که این همه مرارت و سختی نیاز دارد و حال آنکه آن حضرت از قبل به مقام نبوت رسیده بودند. حال این سوالات پیش می آید ادامه دارد.‌..
  • IR ۱۸:۴۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۵
    0 0
    ادامه... اکنون این سوالات پیش می آید که :۱. شما بر چه اساسی از واژه "کلمات "معنی امتحانات الهی مانند پرتاب در آتش... گرفتید؟ چرا این "کلمات" را همان سوالات و پیش فرض هایی نگیریم که حضرت ابراهیم از خودش می پرسید که یکبار ستاره را پروردگار فرض می کرد، یکبار ماه را و بار دیگر خورشید را و چون دید که همه غروب می کنند و ناپدید می شوند فرمود من افول کنندگان را دوست ندارم یعنی شایسته پرستش نمی دانم؟ حضرت ابراهیم(ع) از نسل هیچ پیامبری نبود بلکه با فطرت پاکی که در خود پرورش داده بود به مقام نبوت رسید. بنابر جدیدترین پژوهش ها ثابت شده است که آن حضرت ایرانی بوده اند. ابراهیم و سارا اسامی ایرانی هستند و در اصل پرهام بوده که معرب آن به صورت کلمه ابراهیم تلفظ می شود و الآن هم بین کردها اسم برهم که همان برهام(پرهام) هست رواج دارد مثل برهم صالح که از دولتمردان کرد عراق بود. شما یک مورد در قرآن پیدا کنید که واژه "کلمه یا کلمات" معنی انجام کار، سختی، مشقت، ...بدهد. ۲. فرمودید همه پیامبران، امام نیستند ، خب کدام پیامبران هم امام هستند و هم پیامبر؟ ۳. اگر امامت از نبوت بالاتر است چرا به پیامبر خاتم الانبیاء می گویند و حال آنکه امامت که از نبوت بالاتر است تا چندین نسل بعد از آنها ادامه داشته است؟ ۴. چرا به امامان وحی نمی شد در حالیکه به پیامبرانی که بعضاً امام هم نبودند وحی می شد؟ ۵. شما فرمودید که منظور از " عهدی" همان امامت است و همه پیامبران امام نبوده اند و خداوند می فرماید" عهدم به ظالمان نمی رسد" پس از نظر منطقی باید نتیجه بگیریم که آن پیامبرانی که به مقام امامت نرسیده اند، ظالم بوده اند وگرنه به امامت می رسیدند.اینطور نیست؟ ۶. آیا پیامبران قبل از حضرت ابراهیم مانند حضرت نوح، هود، صالح... هم امام بوده اند؟ خصوصاً حضرت نوح که پیامبر الوالعزم بوده اند؟ چرا آری و چرا نه؟ ملاک تشخیص چیست؟ ۷. چرا شخصی مثل حضرت ابراهیم باید این همه مرارت و سختی بکشد و امتحان پس بدهد تا به مقام امامت برسد اما این امتحان برای امامان دوازده گانه اجباری نیست و از قبل به امامت رسیده اند و حالا بعد سختی هایی متحمل شده اند(البته نه همه امامان مثلاً امام صادق، امام باقر، امام رضا زندگانی مرفهی داشته اند ). ۸. چرا اسم هیچ امامی در قرآن نیامده است؟
    • زهرا IR ۲۲:۰۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۵
      0 0
      سلام،امروز متاسفانه چون امتحان داشتم نتونستم جواب بدهم فردا سرم خلوته جواب می دهم به سوالات تون
  • IR ۲۳:۳۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۵
    0 0
    ۹. چرا به هیچیک از امامان کتابی از جانب خدا نازل نشده و حال آنکه بر حضرت داود که با ملاکهای شما احتمالاً امام نبودند، کتاب نازل شده است؟ ۱۰. از کجا و چگونه می توانید ثابت کنید که امامان دوازده گانه از طرف خدا انتخاب شده اند؟ ۱۱. پیامبران معجزه داشته اند، معجزه امامان برای اثبات امامت شان چیست؟ ممنون از توجه شما
  • زهرا IR ۱۵:۴۷ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۶
    0 0
    چرا همه کامنت های ما حذف شد؟😐

    پاسخ سایت: سلام و درود حذف نشده ترتیب انتشار کامنتها تغییر کرده و از بالا به پایین شده است.

  • IR ۱۷:۰۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۶
    0 0
    حوزه نیوز عزیز، عرض سلام و درود و خدا قوت آیا امکانش هست که ترتیب چینش نظرات را به همان صورت قبلی( از پایین به بالا) برگردانید؟ احتمالاً زهرا خانم پاسخ شما به سوالشان را پیدا نکرده و نخواهند دید. با تشکر از الطاف شما

    پاسخ سایت: سلام و درود مربوط به این خبر نیست. و بر اساس رویه متداول در بیشتر سایتهای خبری، از بالا به پایین تنظیم شده است. فقط مدت کوتاهی برعکس بود که با نظرات کارشناسی مخاطبان، تنظیم شد.

  • IR ۱۷:۲۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۶
    0 0
    ممنون از پاسخگویی تان، نگرانی ام از این بابت است که ممکن است زهرا خانم متوجه این تغییر نشوند و بحث مان ادامه پیدا نکند و ناتمام رها شود. اگر می شد بطور موقت مثلاً یک روز یا کمتر به حالت قبل برمی گشت و ایشان باخبر می شدند که نظراتشون حذف نشده و بحث مربوطه را ادامه می دادیم خیلی خوب بود.
  • IR ۱۰:۴۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۷
    0 0
    مدیر محترم سایت حوزه نیوز، لطفاً لطفاً اگر ممکن هست ترتیب قرار گرفتن نظرات را موقتاً به همان روال قبلی (از پایین به بالا) برگردانید تا بنده بتوانم بحثم را با خواهرم زهرا خانم ادامه دهم. ممنون و متشکرم.

    پاسخ سایت: سلام و درود و آرزوی توفیق برای شما و همه بزرگوارانی که اهل گفتگو هستند، متاسفانه از جهت فنی امکان اینکه صرفا کامنتهای یک خبر از نظر نظام موجود در درج کامنتها تغییر کند وجود ندارد و هر رویه‌ای که تعریف شود، در تمام اخبار جاری و ساری است. وگرنه حتما به صورت استثنایی این خبر را تغییر میدادیم.

  • IR ۲۱:۰۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۷
    0 0
    هرچند از نظر فنی کار غیر ممکنی نیست اما بیش از این اصرار نمی کنم. با تشکر از شما به خاطر انعکاس بیطرفانه و غیر مغرضانه نظرات کاربران که باعث شد من این درخواست را داشته باشم.
  • IR ۲۳:۵۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۷
    0 0
    ظاهراً مثل اینکه قسمت نیست این بحثمان به سرانجام برسد. بار اول و دوم و سوم هم نیست، با هر کسی مباحثه کردم وقتی به اینجا رسیدیم، یا دیگر ادامه نداد، یا گفت بروم بیشتر مطالعه کنم جوابت را خواهم داد و رفت و دیگر نیامد و... بالآخره به یک صورتی بحثمان ناتمام ماند.
  • زهرا IR ۲۲:۰۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۹
    0 0
    جسارتا،من پاسخ رو دارم منتها این چند روز زیاد درس داشتم نتوانستم جواب بدهم چهارشنبه پاسخ می فرستم
  • IR ۱۴:۲۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۰
    0 0
    سلام خواهرم زهرا خانم به دلیل تعداد زیاد نظرات ارسال شده در این صفحه، لطفاً در صورت امکان ادامه مباحثمان را در صفحه ای با عنوان"شش تفاوت دنیا و آخرت" در همین سایت حوزه نیوز داشته باشیم. این عنوان در قسمت جدیدترین اخبار آمده است و اگر حذف شده باشد می توانید با جستجوی این عنوان در قسمت جستجوی بالای صفحه(آیکن ذره بین) این صفحه را پیدا کنید.
    • زهرا IR ۰۸:۴۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۲
      0 0
      باشه
  • رسول IR ۱۲:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۸
    0 0
    دقیقا این جماعت اتباع مرجع قلابی محمود صرخی هستند اخیرا هم خواهان تخریب اضرحه متبرکه اهل بیت علیهم السلام شدند
    • سرباز حزب ا... IR ۲۱:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۷
      0 0
      بنام خدا باسلام وعرض ادب واحترام آیا از خوارج زمان ودشمنان اسلام و مسلمین و یهودیان تشنه بخون مسلمانان بالاخص شیعیان انتظار بیشتر از این دارید این ها همون داعشی های هستند که به مسیحی مسلمون رحم نکرد ند.
  • محمد IR ۲۳:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۷
    0 0
    اگه شیخ مفید عالم بوده که قطعا بوده پس باید شجاع بوده باشد از کسی یا چیزی واهمه نداشته و حقایق را بیان کرده شهادت حضرت زهرا و محسن اگه به عقلمان رجوع کنیم می‌فهمیم با وجود حضرت علی چنین اتفاقی بلاوجه است
  • حسینی IR ۲۰:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
    0 0
    بلاذری، محدث بزرگ اهل سنت، در کتاب «انساب الاشراف» این رویداد تاریخی را اینچنین نقل می کند: «إن أبا بکر أرسل إلی علی یرید البیعة فلم یبایع، فجاء عمر و معه فتیلة! فتلقته فاطمة علی الباب. فقالت فاطمة: یابن الخطاب، أتراک محرقا علی بابی؟ قال: نعم، و ذلک أقوی فیما جاء به أبوک ...[۳۹]؛ ابو بکر به دنبال علی علیه السلام فرستاد تا بیعت کند؛ ولی علی علیه السلام از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتش زا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبه رو شد، فاطمه گفت: ای فرزند خطاب، می بینم در صدد سوزاندن خانه من هستی!؟ عمر گفت: بلی، این کار کمک به چیزی است که پدرت برای آن مبعوث شده است!
  • علی IR ۱۸:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
    1 0
    اجرتان با حق
  • صدر الدین صدر IR ۰۰:۴۶ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۸
    0 0
    با سلام شک نکنید که سراینده ، خـواننده و. ... این شعر سراسر دروغ از جیره خواران وهابیت و صهیونیزم میباشند. مسئله اهانت و ظلم آن مردک منافق و همراهانش در کتب فریقین به تواتر ذکر شده و اظهر من الشمس است. انکار کننده ظلم آن مردک منافق ، یا جاهل و بی سواد است و یا هدفی خاص را دنبال میکند . اللهم عجل لولیک الفرج
  • علی IR ۱۹:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۴/۰۱
    0 0
    با سلام آن بزرگواری که در مورد حدیث " مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة" اظهار نظر کردند و آن را به علت حضور دو فعل ماضی (مات) در آغاز حدیث و فعل مضارع (یعرف) مجعول دانستند، سخت در اشتباه هستند. چرا که در حدیث فوق هیچ فعل مضارعی در حدیث وجود ندارد، درست است که فعل یعرف حالت مضارع دارد اما این فعل به صورت «لم یعرف» آمده. براساس دستور زبان عربی اگر بر سر فعل مضارع «لم» بیاید آن را به ماضی نقلی منفی تبدیل می‌کند. ترجمه آن می‌شود نشناخته است.